رئیسی در گفت‌و‌گویی شفاف و تفصیلی مطرح کرد:

هیچ کار اجرایی دست دامادهایم نیست/ برخی با «سایه جنگ» هم تجارت می‌کنند/ کنسرت را مطرح می‌کنند تا از کرسنت نام برده نشود/ در دولت کار و کرامت وزیر زن هم خواهیم داشت

سرویس: ایران و جهانکد خبر: 299161|10:00 - 1396/02/20
نسخه چاپی
هیچ کار اجرایی دست دامادهایم نیست/ برخی با «سایه جنگ» هم تجارت می‌کنند/ کنسرت را مطرح می‌کنند تا از کرسنت نام برده نشود/ در دولت کار و کرامت وزیر زن هم خواهیم داشت
نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری با بیان اینکه برخی با «سایه جنگ» هم تجارت می‌کنند، گفت: در دولت کار و کرامت وزیر زن هم خواهیم داشت.

به گزارشامروله، حجت‌الاسلام سید ابراهیم رئیسی کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در گفت‌و‌گویی با حضور نادر طالب‌زاده و ابوالقاسم طالبی حضور یافت و به سوالات متعدد آنها در حوزه‌های مختلف، مسائل غیررسمی و موضوعات اساسی و برنامه‌ها در دولت کار و کرامت پاسخ داد.

مشروح این گفت‌و‌گو در ادامه می‌آید:

نادر طالب‌زاده: در اینجا خدمت آقای رئیسی هستیم و همه مصاحبه‌ها با ایشان رسمی هستند و مایل بودم فرصتی پیش می‌آمد که قدری غیر رسمی با جناب آقای رئیسی صحبت کنیم. در بحران این روزها و مصاحبه‌ها و جوّ کلی ممکن است نکاتی پیش بیاید که در جاهای دیگر شرایطش پیش نیامده است.جرقه اولی که زده شد که شما تصمیم گرفتید و احساس کردید باید به میدان بیایید چه بود؟ چون از خصوصیات و خلقیات شما این‌طور برمی‌آید که هیچ‌وقت در این جو نبودید که برای ریاست جمهوری کاندید شوید، ولی بالاخره در سال‌های اخیر شرایط کشور را دیده‌اید. جرقه اصلی از کجا پدید آمد؟ حادثه یا لحظه‌ای بود؟ در این باره صحبت بفرمایید.

* به آقای روحانی گفتم بیشترین نامه‌هایم مربوط به درخواست برای شغل است

رئیسی:بسم الله الرحمن الرحیم. از جنابعالی و جناب آقای طالبی تشکر می‌کنم و عرض سلام دارم. برایم خدمتگزاری به آستان حضرت رضا(ع) و زائرین و مجاورین بسیار دلنشین بود. شاید در مشاغلی که تا حالا داشته‌ام دلنشین‌ترین و دلچسب‌ترینش همین بود. برای اینکه کار کنم شب و روز هم نداشتم. متوسط استراحتم چهار ساعت در شبانه‌روز بود که بعضی‌ها می‌گفتند از امام رضا(ع) چه می‌خواهی؟ می‌گفتم از حضرت می‌خواهم یک مقدار عنایت کند خوابم کمتر شود تا هر چه وقت دارم صرف این کار کنم. احساس می‌کردم توفیق زیادی نصیبم شده است، ولی در مأموریتی که در حکم حضرت آقا در باره فقرا بود، با زندگی فقرا بیشتر تماس داشتم.

ارتباطاتی با من بود، نامه‌هایی به من نوشته می‌شد، بالاترین درخواستی که برایم می‌آمد شغل بود. به آقای روحانی و هر کدام از وزرا که برای زیارت به مشهد می‌آمدند، می‌گفتند بیشترین نامه‌هایم مربوط به درخواست برای شغل است. در باره اشتغال فکری کنید. در این راستا به خانه بسیاری از فقرا اطراف مشهد و حتی بعضی شهرها در استان‌های دیگر سر زدم. وضعیت مردم را از لحاظ معیشت بسیار نگران‌کننده دیدم. در بعضی از روستاها زن و مرد خانه اظهار می‌کردند کل درآمدمان همین 45 هزار تومان یارانه است. بعضی‌هایشان می‌گفتند دریافتی 20، 30 هزار تومان از کمیته امداد یا بهزیستی هم داریم.

ابوالقاسم طالبی: این‌گونه افراد باعث شدند شما به عرصه انتخابات و کاندیداتوری بیایید؟

رئیسی:نه.

*شغل بنده در آستان قدس رضوی اصلاً با ریاست جمهوری قابل قیاس نیست

ابوالقاسم طالبی: کمی حب ریاست هم دخیل بود.

رئیسی: شاید در ذهن بعضی‌ها این نکته بیاید. وقتی بررسی کردم و وارد میدان شدم، دریافتم جاذبه شغلم در آستان قدس رضوی اصلاً با ریاست جمهوری قابل قیاس نیست. واقعاً قصدم را خالص کردم که خدایا! تو بدان می‌خواهم گره‌ای از گره‌های مردم باز و مشکلی از مشکلاتشان حل کنم. ورود به این عرصه خلاف میل باطنیم بود، چون میل باطنیم اصلاً کشش به این طرف نداشت. اگر نتوانم در این جایگاه شغلی گره‌ای از مردم باز کنم، خود داشتن این مقام به‌تنهایی به تعبیر فرمایش امیرالمؤمنین(ع) هیچ ارزشی ندارد. البته نمایندگی مردم و افتخار اینکه مردم به او رأی بدهند و بتواند کاری برای مردم انجام بدهد خوب است، ولی همین کهبشود از طریق این جایگاهی است گره‌ای از گره‌های مردم گشوده شود افتخارآمیز خواهد بود. اگر نتوانم مشکلی از مشکلات مردم حل کنم، حتماً تولیت آستان قدس رضوی را بر ریاست جمهوری ترجیح می‌دهم.

ابوالقاسم طالبی: چرا می‌توانید گره‌ای باز کنید؟

رئیسی:امکاناتی که در آستان قدس دستم هست محدود است. فقرایی که با آنها ارتباط دارم بسیار محدودند. بعضی از بزرگانی با من اتمام حجت کردند. خیلی از گروه‌ها آمدند و با من صحبت کردند، مثل دانشجوها، اساتید، علمای بلاد. سئوال همگیشان این بود که جواب خدا را چه می‌خواهی بدهی؟ تو که الان مشکل 1000 نفر را حل می‌کنی بتوانی مشکل 1 میلیون نفر را حل کنی، تو که الان شروع کرده‌ای در مشهد مسکن می‌سازی...

ابوالقاسم طالبی: عرضم این است که آیا واقعاً می‌توانید مشکلات را حل کنید؟ کسانی که می‌آیند کاندیدای ریاست جمهوری می‌شوند می‌گویند چنین و چنان می‌کنیم، حتی رئیس‌جمهور قبلی می‌گفت کاری می‌کنیم که مردم یارانه نخواهند و این 45 هزار تومان برای مردم پولی نباشد. این مطلب را در شبکه دو گفتند. البته اگر الان تکذیب نکنند. آنچه گفتند عملی نشد. شما چطوری می‌گویید چنین اتفاقی می‌افتد؟

رئیسی:در دو سه زمینه می‌توانم گره‌گشایی کنم. اولین نگاهم به این است که کشور ظرفیت دارد. شاید بپرسید از کجا کشور را می‌شناسم؟ در سه دهه مدیریتم، به‌ویژه دو دهه‌اش مدیریت کلان کرده‌ام. یک دهه رئیس بازرسی کل کشور بودم و تمام کوچه پسکوچه‌های ادارات و سازمان را بازرسی کرده‌ام. توانمندی و آسیب‌های دستگاه‌ها را بررسی و آسیب‌شناسی کرده‌ و پیشنهاد رفع آسیب را به دستگاه‌ها داده‌ام. در واقع تا حالا سه بار تمامی وزارتخانه‌ها و ادارات کشور را به تعبیر امروزی‌ها اسکن و به همه ارائه کردم.

ابوالقاسم طالبی: آیا فکر می‌کنید می‌شود حل کرد؟

رئیسی:به نظر من این آسیب‌ها کاملاً قابل حل هستند.

ابوالقاسم طالبی: اگر پول اختلاس‌های بانکی که 3 هزار میلیارد، 4 هزار میلیارد و 8 هزار میلیارد بودند و اخیراً به 12 هزار میلیارد هم رسیده است که قطعاً هر کدامشان بودجه دو استان می‌شوند که اگر صرف استان‌ها شوند معلوم است محرومیت از بین می‌رود.

رئیسی:درست است.           

* اولین پرونده‌ای که در بازرسی کل کشور دنبال کردم پرونده 120 میلیارد تومانی بود

ابوالقاسم طالبی: آیا واقعاً می‌توانید جلوی اینها را بگیرید؟

سیدابراهیم رئیسی: بله. همان وقت نظام بانکی را بررسی کردیم. اولین پرونده‌ای که در بازرسی کل کشور دنبال کردم، در سال 1374 و پرونده 120 میلیارد تومانی بود.

ابوالقاسم طالبی: فاضل خداداد.

رئیسی:همین‌طور است. بعد از مدتی پرونده شهرام جزایری و پس از چندی پرونده 3 هزار میلیارد و سپس پرونده صندوق فرهنگیان پیدا شد. اینها پرونده‌هایی هستند که در رسانه‌ها مطرح شدند. ده‌ها پرونده‌ها هستند که در رسانه‌ها مطرح نشده‌اند و نمی‌شوند. می‌گوییم از یک سوراخ دو بار گزیده نشویم، ولی داریم ده بار گزیده می‌شویم! این قضیه از کجا آب می‌خورد؟ از ساختار ناسالم نظام بانکی و پولی کشور.

ابوالقاسم طالبی: نمی‌شود درست کرد.

رئیسی:این ساختار کاملاً قابل اصلاح است.

ابوالقاسم طالبی: چند تا زن و بچه دارید؟

رئیسی:خداوند توفیق داده است یک زن داشته باشیم، ولی دو دختر و دو داماد دارم.

ابوالقاسم طالبی: آقازاده ندارید؟

رئیسی:اینها هم جزو آقازاده‌ها هستند، البته نه از آن آقازاده‌ها!

ابوالقاسم طالبی: الان یک دامادتان آمد و گفت می‌خواهم رئیس فلان بانک را مشخص کنم و دیگری گفت من هم می‌خواهم رئیس بهمان بانک را مشخص کنم. بالاخره یک بانک که حقش هست. جواب شما چیست؟

رئیسی:دامادها و دخترهایم این رویه و روش دستشان هست که در کارهایم دخالت نکنند.

ابوالقاسم طالبی: آنها را به آستان قدس رضوی نبرده‌اید؟

رئیسی:نه، علی‌رغم اینکه بزرگانی به من گفتند آنها را بیاورید که کمک‌تان کنند.

ابوالقاسم طالبی: مثلاً کدام بزرگان؟

رئیسی:حتی خود مقام معظم رهبری. اوایل که به مشهد رفتم و مشغول شدم فرمودند اینها را برای خودتان کمک بگیرید، اما تا امروز که یک سال است در آستان قدس هستم، با وجودی که از مشورت‌هایشان استفاده می‌کنم، صرفاً به عنوان کسی که نظری دارند...

*هیچ کار اجرایی دست دامادهایم نیست

ابوالقاسم طالبی: یعنی الان باغی چیزی...

رئیسی:مطلقاً هیچ کار اجرایی دست دامادهایم نیست.        

ابوالقاسم طالبی: به مشهد هم نیامده‌اند؟

رئیسی:به مشهد می‌آیند؛ زیارت امام رضا(ع) را می‌کنند؛ مهمان ما می‌شوند، مشورت هم به من می‌دهند...

ابوالقاسم طالبی: پس ساکن مشهد نشده‌اند.

رئیسی:خیر، اما مطلقاً در کار اجراییم دخالت نمی‌کنند. روحیه من هم این نیست که به آنها مدیریت بدهم. اینکه وقتی یکی مسئول شد به کسانش سمت بدهد، نمی‌پذیرم و از این طرف متهم شده‌ام که از فامیلمان عده‌ای می‌گویند سراغ فلانی نرو، فلانی مطلقاً در مورد فامیل چنین کارهایی نمی‌کند و می‌گوید بروید کاری را که همه می‌کنند شما هم انجام بدهید. اینکه به‌طور ویژه کسی را بیاورم و جایی مشغول کنم، نکرده‌ام و نمی‌کنم. تقریباً همه اقواممان این مطلب را گرفته‌اند. به مشهد هم که رفتم، به هر حال مشهدی هستیم...

ابوالقاسم طالبی: پس اگر با دامادتان دوستی کنیم به دردمان نمی‌خورد.              

رئیسی:البته که به درد می‌خورد. یک وقت ناهاری شامی دعوتتان می‌کند! یا شما دعوتش کنید، ولی اینکه از این طریق در کار ما چیزی گیرتان بیاید بعید می‌دانم.

طالبی: اینکه در بانکی وامی بگیریم، رئیس بانکی عوض کنیم. خیلی از آقایان را می‌بینیم که شاید خودشان چندان وارد نشده‌اند، ولی اخویشان یا یکی از نزدیکانشان این قدرت را دارند که رئیس بانکی را عوض کنند و زمینه اختلاس میلیاردها تومان می‌شوند و حتی آن بانک را ورشکسته می‌کنند.

رئیسی:امسال 36، 37 سال است که مدیر هستم. در 20 سالگی دادستان کرج شدم. خدا رحمت کند آقای بهشتی و شهید قدوسی را به ما فرمودند به آنجا برویم. موقعی که در کرج دادستان بودم آقایی پیشم آمد و گفت: «از شما خوشم آمده است. 40 قطعه زمین 400 متری در جهانشهر کرج دارم. به هر کسی که بگویید می‌دهم.» جهانشهر جای خوب و اعیان‌نشین کرج است. گفتم: «برو فردا بیا.» فردایش آمد و گفتم: «چرا پیش من آمده‌ای؟» گفت: «از شما خوشم آمده است.» گفتم: «مسئولیتم در این شهر چیز دیگر و دادخواهی است، ولی می‌توانید همین کار را با کمیته امداد انجام بدهید.» آن موقع مرحوم آقای ملک‌خانی پیرمرد وارسته‌ای این مسئولیت را داشت. مرحوم امام در جوانیشان هر سه ماه به منزل ایشان در کرج می‌رفتند. گفتم: «برو پیش آقای ملک‌خانی و به ایشان بده. ایشان در کمیته امداد هست و با فقرا ارتباط دارد. اصلاً شغلم فرق می‌کند.» بعد دید موفق نشد، گفت: «از بچه‌های دادستانی هر کسی را که بگویید به او می‌دهم.» گفتم: «کار اینها طوری است که اگر از کسی چیزی بگیرند از فردایش زبان و قلمشان بسته است. برو سراغ کس دیگری.» گفت: «خیلی خوب! من زمینی به خودت می‌دهم. من متهم نیستم، پروند هم ندارم و اصلاً از تو خوشم آمده است.» گفتم: «این همه آدم در شهر است. چطور از من خوشت آمده است؟»

طالبی: یعنی الان باغ ندارید؟

رئیسی:جهت اطلاع شما، جز آپارتمان 140 متری که در آن سکونت دارم...

طالبی: قیمتش چقدر است؟

رئیسی:قیمت نکرده‌ام.

*در همان خانه 140 متری‌مان می‌نشینیم

طالبی: وزرایی هستند که منزلشان 10، 12، 20 میلیارد قیمت دارد.

رئیسی:یک حساب بانکی هم که به اسم خودم هست. جز اینها چیز دیگری ندارم. در خیلی از ستادها عضو هیئت امنا بودم. عضو هیئت امنای ستاد اجرایی فرمان امام(ره) بودم که تمام اموال در اختیار ولی‌فقیه جزو این ستاد است. مدت‌ها خودم مستأجر بعضی از نهادها بودم. حتی به من می‌گفتند خیلی از بچه‌های نهاد خانه‌‌ای را که در آن می‌نشینند می‌خرند. با تخفیف همان خانه‌ای را که نشسته‌ای به تو می‌فروشیم، ولی قبول نکردم. بعضی از دوستان مشترک می‌گفتند حلال، طیب و طاهر است. گفتم خلاف شرع داریم که این خلاف شرع نیست؛ خلاف قانون داریم که این خلاف قانون نیست، ولی خلاف شأن داریم. به نظرم خلاف شأن منی است که دست‌اندرکار امور هستم. آن موقع پیکانی داشتم و خودم تنها به بنگاه‌های مختلف می‌رفتم تا خانه‌ای پیدا کنم. چند وقت طول کشید. بچه‌ها می‌پرسیدند چرا این کار را می‌کنی؟

رئیسی:در همان خانه 140 متری‌مان می‌نشینیم، نه باغ، نه ویلا، نه سهام کارخانجات، نه سپرده بانکی و... مطلقاً هیچ‌کدام اموال این‌طوری ندارم. احساس هیچ‌گونه خسارت و ضرری هم نمی‌کنم. احساس می‌کنم آنچه که خداوند متعال مرحمت کرده بیش از چیزی است که خودمان توقعش را داریم.

طالب‌زاده: موضوع بسیار مهمی است و کمتر کسی را دیده‌ام که این همه امکانات در اختیار داشته باشد، ولی سوء استفاده نکند. شاید مهم‌ترین امتیاز همین هست که مردم هم چنین احساسی کنند.

به‌خصوص بعد از امام انحراف‌هایی شروع شد و کم هم نبود. همین تقسیم‌های بی‌حساب و کتاب که اثر وضعی در زندگی بسیاری از افراد داشت. قبلاً زبان سرخی داشتند و کم‌کم ملایم و معتدل شدند و کوتاه می‌آمدند. آمریکا می‌گفت اینها رفرمیست هستند و اینها هم پذیرفتند. ترجمه رفرمیست و reformation هم اصلاح است، اما انحراف از یک جا شروع شد و بعد بنیه اجتماع ایران به لحاظ وضع مردم به‌تدریج ضعیف شد. امروز که با مردم صحبت می‌کنیم متوجه می‌شویم مردم چقدر منفی و ناراحت هستند. می‌شد جلوی این انحراف را گرفت. چرا در قوه قضائیه و جاهای دیگر این نظارت منجر به برخورد، توبیخ، زندان و افشا نشد؟ به هر حال شما یک مقام قضایی هم بوده‌اید.

همه چیز از یک انحراف کوچک شروع می‌شود و سپس به جایی می‌رسد که دیگر حق خودشان می‌دانند و به ماجرای 96 درصد، 4 درصد می‌رسیم. اصلاً فاجعه است. امریکا می‌تواند بگوید 99 درصد، 1 درصد. ما که نباید 96 درصد، 4 درصد. با توجه به اینکه مسلح هستید، یعنی خودتان را پاک حفظ کرده‌اید مختصر بگویید چطور می‌شد جلوی این انحراف را از قبل گرفت؟ با شأنی که ایران در منطقه دارد و همه چشم‌ها به ایران به عنوان راه‌حل هست چه کار باید کرد تا بتوانیم این مریض را سر پا کنیم؟

رئیسی:در مدتی که در دادستانی بودم، همه اموال، خانه‌ها و امکانات در اختیار نهادهای مختلف مثل بنیاد مستضعفان، بنیاد شهید و ستاد اجرایی بود. یعنی مطلقاً در دادستانی خانه، باغ یا امکانی را به کسی نفروختیم. اینها در ادوار مختلف متفاوت عمل کردند. در زمانی کار به جایی رسید که صدای امام در آمد و ایشان فرمود: «نکند بنیاد مستضعفان بنیاد مستکبران شده است.» به همین دلیل امام مدیران را عوض کردند.

طالبی: همان‌جا به شما حکم دادند.

رئیسی:نه، حکم دیگری به من دادند. یک وقتی امام به بنده و یکی از دوستان حکمی دادند که اولش چنین نوشته بودند دستگاه قضایی ضعیف عمل می‌کند. شما بروید و این مسئله را در دو سه شهر رسیدگی کنید که رفتیم و خدمتشان هم گزارش دادیم.

در نهادها در دوران مختلف عملکردها متفاوت بوده است. بعد از رهبری مقام معظم رهبری برای اولین بار در دفترشان بخش حسابرسی و نظارت تشکیل دادند و تمام نهادها حسابرسی شدند. از آن وقت بحث انضباط مالی در نهادها و سازمان‌هایی که این اموال دستشان هست مطرح شد و آنها شروع کردند به منضبط شدن. البته از سال اول هم نشد، یک مقدار زمان برد. مثلاً هیچ خانه‌ای بدون مزایده فروش نرود که همین باب شد و خانه‌‌های توافقی و تخفیف نبود. بنده به عنوان یک مسئول که دست‌اندرکار بودم، مقیدم بودم به اینکه مطلقاً از این اموال استفاده نکنم، حتی جاهایی که مانعی ندارد. خودم قریب پانزده سال در تهران مستأجر بودم. با اینکه مسئول و در جایگاهی بودم که نباید مستأجر باشم.

مواردی را که مطلع می‌شدیم حتماً پیگیری می‌کردیم. موارد متعددی بود که از افراد پس گرفته و با آنها برخورد و به پرونده‌هایشان رسیدگی شده است. مسائلی هم بوده است که با توافق مسئول آن نهاد و هیئت امنایش انجام می‌شد. وقتی مسئول نهادی که آن مال در اختیارش هست یا هیئت امنایش تصمیم می‌گرفتند به فلان فرد تخفیف بدهند از اختیارات خودشان بوده است. به مرور زمان که کار منضبط‌تر شد و با دخالت نظارت و بازرسی دفتر مقام معظم رهبری نسبت به این نهادها میزان این تخفیف‌ها کم شد و می‌دیدید این تخلفات در خیلی جاها کاهش می‌یابد.

طالبی: منظور این است در ده سالی که معاون قوه قضائیه بودید، شاخص کارتان چه بود؟

رئیسی:اختیارات معاون به میزانی است که رئیس به او واگذار کند. معاون یک وجود تبعی دارد نه وجود اصالتی. در واقع معاون یک رئیس است. در جاهایی خودم مسئول مستقیم بودم، مثل رئیس سازمان بازرسی، در جاهایی هم معاون بودم که در ده سال معاونتم متفاوت بوده است. پنج سال با آیت‌الله شاهرودی کار کردم که این مدت هم آن متفاوت بود، ایشان دو سال اختیارات بیشتری به من دادند و دو سه سال هم به اندازه قبل اختیارات نداشتم. در دوره آیت‌الله لاریجانی هم تفاوت‌هایی وجود داشت.

*در مدتی که در حوزه معاونت اول بودم 300 قاضی متخلف اخراج شدند

ابوالقاسم طالبی: آیا شده بود قاضی برکنار کنید؟

رئیسی:در مدتی که در حوزه معاونت اول بودم 300 قاضی متخلف توبیخ، برکنار، زندان و از قوه قضائیه اخراج شدند. در بخش اداری و نیروی انسانی مواردی گزارش می‌شدند که با حساسیت دنبال می‌کردیم.

*با «سایه جنگ» هم تجارت می‌کنند

طالب‌زاده: ما در ایران دو موقعیت داریم، یکی ابهت ایران در منطقه است. وقتی امریکا می‌خواهد فکری کند دو باره باید تمهیداتی بیندیشد، به خاطر نفوذ ایران در منطقه امکان هیچ کاری را ندارد. در عین حال دولت اخیری که چهار سال سر کار هست در خیلی زمینه‌ها کوتاه آمده و تا توانسته جلو نرفته است. چند وقت پیش هم آقا بحث سایه جنگ را در صحبت‌هایشان روشن کردند که مردم با حضورشان در صحنه این را برطرف ساخته‌اند. از یک طرف ابهت ایران در منطقه را داریم و از طرف دیگر فقر پیش آمده و اختلاف طبقاتی در ایران را. نمی‌توانیم هم این ابهت و موقعیت جدید را که واقعاً به سوی یک تمدن دارد می‌رود حفظ کنیم، در عین حال کشوری باشیم که نتوانیم خودمان را به کشورهایی که در یک حد متعادل به قشر ضعیف می‌رسند برسانیم. این تناقض را چگونه باید حل کرد؟ این ابهت با این فقر جور در نمی‌آید. باید چه کارش کرد؟ چه تدبیر چهار ساله‌ای برای این معضل دارید؟

رئیسی:به نظرم با عبارت «سایه جنگ» دارد به‌نوعی تجارت می‌شود. همه مردم می‌دانند آنچه که سایه جنگ را برداشته است اقتدار نظام، حضور بچه‌ها در جبهه‌ها و به دلیل قوه بازدارندگی ایران است. مردم و جوانانی دارد که اهل خطر کردن هستند. در سوریه هم مشخص شد بچه‌هایی که به آنجا رفتند شرایط را کاملاً متفاوت کردند و به‌جای اینکه سنگرها در میدان آزادی تهران بخورد...

ابوالقاسم طالبی: آقای کرباسچی گفتند ما که بچه‌هایمان را از لب جوی آب پیدا نکردیم که به آنجا بفرستیم. برویم و با داعش مذاکره کنیم. شما که رئیس‌جمهور شدید، ایشان را ـ که جگر می‌خورد ـ می‌فرستید که برود و مذاکره کند؟ 

رئیسی:[می‌خندد] روش مذاکره با داعش را همه دیدند. اصلاً تحلیل‌مان از داعش چیست. آیا داعش واقعاً گروهی است که آمده است شام یا عراق راه بیندازد؟ داعش جریان دست‌ساخته مثلث اسرائیل، امریکا و انگلیس در منطقه است. شاید کسی این تحلیل را نداشته باشد، راهبردشان هم این است که نگذارد کشورهای اسلامی پا بگیرند و قدرت در کشور اسلامی وجود نداشته باشد. می‌خواهند فلش اصلی مسئله اصلی را که از ابتدا امام پرچم آن را برافراشته و ایران اسلامی بر آن تأکید دارد، یعنی فلسطین که طبق فرموده امام پاره تن اسلام است به‌سمت غیر فلسطین هدایت کنند.

طالبی: شما که روانشناسی این آقا را می‌دانید و قبلاً هم متهم شده است چرا الان می‌گویند که نظرمان این است که با اینها گفت‌وگو کنیم؟ می‌گویند ما با جهان مذاکره کردیم و همه درها را باز کردیم و به فرجام رسیدیم و همه مشکلات ما حل شد.

رئیسی:برجام، فرجامی داشت یا نداشت؟ الان که همه یقین دارند آن حرفی که آقای روحانی در 23 تیر اعلام کرد و همه ثبت و ضبط کردند که همه تحریم‌ها نه تعلیق بلکه برداشته می‌شود. آیا امروز کسی می‌تواند نفت بفروشد و پول آن را به خزانه واریز کند؟ یکی از درآمدهای جدی ما نفت است. در سفره مردم آنچه که باید اتفاق بیفتد، نیفتاد. برجام چون به‌عنوان سند رسمی کشور شده است، هر دولتی می‌آید باید به آن متعهد باشد، اما این قرارداد دوطرفه است. ما فعلاً یک پیش‌پرداختی داشتیم، اما آیا آنها به تعهدات خود عمل کردند؟

طالبی: یعنی اگر با داعش هم مذاکره کنیم همین می‌شود؟

رئیسی:اینکه بعضی‌ها می‌گویند امام حسین هم با یزید مذاکره کرد، اشتباه می‌کنند، امام حسین(ع) نصیحت‌شان کرد. ما ممکن است فرعون را هم نصیحت کنیم. قرآن کریم می‌فرماید «لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَى»، موسی به طرف فرعون برو شاید در قلبش تأثیر بگذارد، اگرچه فرعون، فرعون است، ولی داعش به‌هیچ‌عنوان قابل مقایسه نیست. داعش در موضعی قرار دارد که یک مأموریت جدی انجام دهد تا کشور ایران را به‌هم بریزد.

طالب‌زاده: مطلب دیگری وجود دارد که خیلی مهم است و آن هم بحث «غفلت» است. ما در 10 سال اول جنگ جهاد سازندگی داشتیم که بعد از رحلت امام منحل شد و آن قدرت بسیار قدرتمندی در اصلاح مسائل داخلی کشور بود. برق‌رسانی، آب‌رسانی، فاضلاب و هرچه کمبود در روستاها بود بر عهده جهادسازندگی بود و یک لابی بسیار قدرتمندی هم در مجلس داشت. کسانی هم که می‌خواستند آن را از سر راه بردارند، هر کاندیدایی که برای مجلس انتخاب می‌کردند او بود که رأی می‌آورد، چون روستا است که ایران را تکان داد. ما در جنگ دیدیم اگر روستایی‌ها نبودند وضع این نبود. پسر 14 ساله پشت کوماتسو می‌نشست. کل این لشکر را بعد از رحلت امام خانه‌نشین کردند. شما خودتان در جریان این موضوع بودید که بعد از انحلال جهاد صحبتی هم از آن نکردند. مثل این است که سپاه پاسداران را منحل کنید، اینها به گفته خود امام دو بال بودند، چرا 30 سال با یک بال باید جلو برویم؟

رئیسی:یکی از اهداف انقلاب این بود که محرومین حقوق از دست رفته خود را بازپس گیرند. جهاد تشکیل شد. جهاد برای روستاها امکان قدرتمندی بود. آب، برق، جاده و بهداشت را برای روستاها به ارمغان آوردند. نهضت بسیار عظیمی صورت گرفت. یکی از کارهایی که من هنوز در باره آن توجیه نشدم همین انحلال جهادسازندگی و ادغام آن در وزارت کشاورزی بود. متأسفانه جهاد در وزارت کشاورزی ادغام شد، اگر وزارت کشاورزی در جهاد ادغام می‌شد مشکلی نبود، ولی این‌طور نشد. ما تابه‌حال جایگزینی برای جهاد نداشتیم و مجبور شدیم گروه‌های جهادی دانشجویی راه بیفتند و به مناطق محروم بروند به‌طوری که اگر دانشگاه‌ها تعطیل شوند 3000 نفر راه به طرف مناطق محروم می‌روند و کشور نیازمند این شد که بسیج سازندگی و دیگر گروه‌های جهادی راه‌اندازی شود. هنوز هم هیچ‌کدام از اینها جای جهاد سازندگی را نگرفته است. به‌نظر می‌رسد از کارهایی که باید دو باره شکل بگیرد و تصمیم خودم هم این بود اگر امکانی برای بنده به‌وجود بیاید جهاد سازندگی را احیا می‌کنم.

البته سازوکار آن را می‌توان پیشنهاد کرد و از مجلس و بخش‌های دیگر مصوبه گرفت، ولی سازوکاری که بتواند تمام گروه‌های جهادی را دور خود جمع کند و دو باره حرکت نوسازی و به‌سازی روستاهای ما را به‌طور جدی و انقلابی به وضعیت مطلوبی برساند.

طالبی: این را نگفتید که اگر شما رئیس‌جمهور بشوید آقای کرباسچی را می‌فرستید که با داعش مذاکره کند یا خیر؟

رئیسی:اینها یک‌بار برای مذاکرات از این دست رفتند، ولی هیچ تأثیری نداشته است. الان هم گاهی مذاکره می‌کنند. داعش مذاکره می‌کند برای رد کردن اهالی یک روستا یا یک شهرک و قرار می‌گذارند که شما سلاح‌های خود را زمین بگذارید و شما هم کاری نکنید تا مردم از اینجا عبور کنند، ولی اینها نقض پیمان می‌کنند و در همان مسیر مردم را قتل عام می‌کنند. قرآن می‌فرماید «إِنَّهُمْ لاَ أَیْمَانَ لَهُمْ»، اینها ایمان ندارند، نه اینکه ایمان ندارند، اِیمان ندارند، یعنی میثاق ندارند و پیمان‌شکن هستند.

طالبی: بد هم نیست که یک‌بار اینها را برای مذاکره بفرستیم، چون اینها به‌اندازه تمام طول انقلاب که ما «مرگ‌ بر آمریکا» می‌گفتیم با آمریکا خندیدند و با آنها پیاده‌روی کردند.

رئیسی:یک فرد مصری در در 33 سالگی انقلاب ما مقاله زیبایی نوشته بود. در بخشی از آن مقاله آمده بود ایران با پیروزی انقلاب با اسرائیل و آمریکا قهر کردیم، ما هم با قرارداد کمپ‌دیوید برای آشتی با اسرائیل و آمریکا اقدام کردیم، الان 30 سال می‌گذرد، وضع ما چگونه است، وضع ایران چگونه؟! ایران چقدر افتخار و اقتدار دارد و در منطقه نفوذ دارد، ما چه داریم؟ امام یک‌وقتی فرمودند اگر یک‌درصد امکان می‌دادم که منافقین حرف حساب گوش دهند، به‌جایی که آنها بیایند خودم سراغ آنها می‌رفتم. خود مذاکره که موضوعیت ندارد و یک تاکتیک است. آنها با یک حرکت راهبردی آمدند و می‌خواهند امنیت کشورهای اسلامی را به مخاطره بیندازند.

طالبی: شما در کدام روستا به‌دنیا آمدید؟

رئیسی:من در شهر به‌دنیا آمدم. در نزدیکی حرم امام رضا(ع) محله‌ای است بنام نوغان.

*پنج‌ساله بودم که پدرم مرحوم شد

طالبی: شنیدم پدرتان را در کودکی از دست دادید؟

رئیسی:پنج‌ساله بودم که پدرم مرحوم شد.

طالبی: زندگی سخت شد؟

رئیسی:بله. چهار نفر بودیم در خدمت مادر زندگی می‌کردیم. شش سالگی به مدرسه رفتم، بقیه بچه‌ها هفت سالگی می‌رفتند. دلیل آن هم این بود که مادر، ما را به جوادیه می‌برد که متعلق به مرحوم عابدزاده بود.

طالبی: خرج خود را از کجا در می‌آوردید؟

رئیسی:خانه ما چند اتاق داشت. در یک اتاق خودمان زندگی می‌کردیم، یک اتاق هم مادر اجاره داده بود که مقداری از خرج خود را از پول اجاره در می‌آوردیم.

*در زمان مدرسه دستفروشی می‌کردم

طالبی: خودتان هم کار می‌کردید؟

رئیسی:بله. من در سن شش سالگی به مدرسه رفتم. قبول نمی‌کردند که من را ثبت‌نام نکنند. مادر ما اصرار کرد که استعداد دارد. گفتند پس باید آزمون بگیریم. از من سئوال پرسیدند، من هم پاسخ دادم و رفتم سر کلاس. ایام سه ماه تعطیلی را بساط پهن و دست‌فروشی می‌کردم.

ابوالقاسم طالبی: بساط یعنی چه؟

رئیسی:اطراف حرم در میدان طبرسی می‌رفتم، می‌دیدم نیاز زائر چیست و بچه‌های آنها چه می‌خواهند و ما هم آن جنس‌ها را تهیه می‌کردیم و می‌فروختیم. گاهی هم کارهای دیگری می‌کردیم. مثلاً برادر ما مرغداری داشت و به او کمک می‌دادیم. طعم یتیمی، کار و فقر را در همان دوران کودکی چشیدم.

دوران مدرسه جوادیه که تمام شد، وارد عرصه طلبگی شدم. بعد از دوران طلبگی که در مشهد بودم در سال 54 به قم رفتم که البته در مشهد تا حد کتاب‌های ادبیات و فقه و اصول را گذراندم. در قم هم تا زمان انقلاب درس را ادامه دادم. در دوران انقلاب سطح را تمام کردم و وارد درس خارج شدم که مقارن شد با ایام پیروزی انقلاب.

طالبی: می‌گویند شما مجتهد هستید، اجتهاد خود را تأیید می‌کنید؟ 

رئیسی:من که ادعای اجتهاد ندارم و یک طلبه هستم. منتهی جز دو سه اول انقلاب که فرصت تحصیل نمی‌شد، در بقیه سال‌ها هیچ‌وقت رابطه خود را با درس و بحث قطع نکردم، چه درس‌های حوزوی و چه دانشگاهی. در تهران به‌ویژه در حضور اساتید مختلف درس خواندم. خدمت مرحوم مرعشی یک‌دوره اصول را گذراندم. در محضر مرحوم سید مهدی خلخالی فقه خواندم. 14 سال هم در درس خارج مقام معظم رهبری شرکت داشتم. منتهی بعد درس را شروع کردم و 15 سال درس داشتم. از فقه و اصول شروع کردم. اول صبح به مدرسه مروی می‌روم و هشت صبح با کارمندان وارد اداره می‌شدم. بعد از نماز صبح هیچ‌وقت نمی‌خوابم. در قم لیسانس گرفتم و بعد فوق لیسانس در رشته حقوق خصوصی گرفتم. در مقطع دکترا در دانشگاه مطهری فقه و حقوق خصوصی را گذراندم. هم دکترای حقوق و هم سطح چهار حوزه دارم.

طالب‌زاده: وقتی حضرت آقا بحث اقتصاد مقاومتی را مطرح کردند متوجه شدیم در بحث مالیات، متمولین در ایران مالیات نمی‌دهند و مطرح هم نمی‌شود و در گفتمان هم نبود. شاید هشت سال که فضا کمی باز شده است. وقتی توسط رسانه‌ها مطرح شد کارشناسان گفتند ایران یکی از مالیات گریزترین کشورهاست، یعنی اگر رصد می‌شد پول‌دارها چقدر پول در می‌آورند و در دلالی‌ها کنار می‌گذارند و مالیات از آنها گرفته می‌شد، مثل کشورهایی که درست مالیات می‌گیرند برای عمران کشور، در کشور ما اصلاً این پول‌دار زیر رادار و ناپدید هستند. از کارمندان، خوب مالیات می‌گیرند. سئوال بنده این است که شما خودتان در سازمان بازرسی و قوه قضائیه مسئول بودید، پول‌دارها قسر دررفتند که تبدیل به 4درصد شدند، این مسئله جدی است که اگر ما بتوانیم از پول‌دارهایی که مالیات نمی‌دهند مالیات بگیریم دیگر به درآمد نفت نیازی نداریم. این را در جایی نخواندم که فلان‌کس این‌قدر مالیات‌گریز بود و این‌قدر از او گرفتند. همه‌چیز بحث‌های داغ دعواهای سیاسی است، آنجا که باید پول به خزانه برگردد اصلاً جدی گرفته نمی‌شود. برای این چه تدبیری دارید؟

رئیسی:اول در باره این قضیه 4درصد بگویم، تا ساختارهای اداری کشور اصلاح نشود، هر روز در کشور یک رانت خوار و سوءاستفاده‌چی و کسی که دنبال تخلف و دورزدن قانون است وجود دارد، در طول حیات بشر هم وجود داشته است. گفت مال‌ خود را سفت بگیر و همسایه خود را دزد نگیر، ما تا کشورداری را محکم نگیریم این کار نشدنی است. باید طوری شود که اگر کسی اندیشه مجرمانه در ذهنش آمد سیستم طوری اصلاح شده باشد که آلارم بزند تا نتواند کاری کند.

طالبی: می‌توانید؟

رئیسی:بله. با شناختی که من از  ساختارهای اداری کشور دارم...

طالبی: قول می‌دهید تا چند وقت این اتفاق بیفتد؟

رئیسی:شش ماه. اعلام می‌کنم به مردم عزیز که ظرف شش ماه، ساختارهای فسادزا را در کشور حل خواهیم کرد، الان مواردی که نیاز به قانون دارد و دست بنده نیست. به مجلس اعلام خواهم کرد که امروز در فلان نظامات اداری تغییراتی در قانون لازم دارد که دست من نیست. دست مجلس است، اما آن بخشی که دست من است، نظام بانکی، نظام مالیاتی، نظام صادرات و واردات، گمرک ظرف شش ماه گزارش خواهم داد.

البته نمی‌خواهم بگویم گمرک ظرف شش ماه اصلاح می‌شود، اما ساختارهای فسادزا، ممیزی در گمرک، نظام صادرات و واردات را اگر قابل اصلاح است، اصلاح می‌کنیم. ما دو بندر داریم که 4 تا بچه جهادی با مدیریت جهادی و متدین و کاربلد ، رفتند تا ببینند می‌شود از این دو بندر قاچاق کمتر شود؟ ظرف یک مدت عدد و رقم جدی کاهش قاچاق نشان داده شده است.

آقای طالبی اصلاح کشور اراده می‌خواهد. مشکل کشور ما، مدیریت ضعیف است. نظام گمرکی قابل اصلاح است.

طالبی: شما چند ساعت می‌توانید کار کنید؟

رئیسی:متوسط کار من از اول انقلاب تا الان، هیچ زمانی کمتر از 13 تا 14 ساعت در شبانه‌روز نبوده است.

طالبی: یعنی الان قدرت این را دارید که اگر قرار شد بروید جایی را ببینید ننشینید در ماشین کولردار و از بالای ماشین به کارگرها دست تکان دهید. می‌توانید یک ساعت پیاده بروید کارخانه را ببینید. قدرت جسمی‌اش را دارید؟

رئیسی:خداوند لطف کرده هم اراده‌ و هم قدرت جسمی‌اش دارم. شما فکر می‌کنید من در آستان قدس یک اتوبوس بردم و یک اتوبوس مدیر آوردم؟ خدا رحمت کند آیت‌الله طبسی را، اما آستان قدس فهمیدند که بعد از سی و هفت سال، رویکرد جدیدی ایجاد شده است که به همه چیز نگاه جدید دارد. به حرم، زائر، مجاور، وضعیت اقتصادی، باغداری، کشاورزی، صنعت، تولید و ... به همه چیز رویکرد جدید دارد. مدیرانی که تحول‌پذیر بودند، پذیرفتند که یک نگاه جدید به وجود آمده است که نمی‌خواهد در باغ خووردین تهران برج‌سازی کند.

من می‌خواهم یک درخت در آن‌جا قطع نشود. می‌خواهم این مکان را به اردوگاه پرورشی فرهنگی برای نوجوانان و جوانان تبدیل کنم. ما در مشهد این کار را کردیم. باغ 140 هکتاری بیلدر را به اردوگاه تبدیل کردیم. 100 گروه همین الان در مشهد هستند و ده هزار گروه دانشجویی، دانش‌آموزی و هیئت‌ها هر سال به مشهد می‌آیند و سه روز و نیم در مشهد می‌مانند.

همه وقت را که زیارت نمی‌کنند. بقیه وقت را می‌توانند به جای شاندیز، به این اردوگاه بیایند. ما مخالف نیستیم کسی به شاندیز برود، اما یک زمینه فرهنگی مفرح بانشاط برای بچه‌ها جور کردیم.

*ما با موسیقی مخالف نیستیم با ابتذال مخالفیم

طالبی: حاج آقا رابطه‌تان با موسیقی چطور است؟ اجازه می‌دهید در این باغ‌ها موسیقی اجرا کنند؟ خودتان گوش می‌دهید؟

رئیسی:ما با موسیقی مخالف نیستیم. امام فرمودند ما با هنر مخالف نیستیم، ما با ابتذال مخالفیم. همه با ابتذال مخالف هستند. به من می‌گویند نظرتان درباره کنسرت چیست؟ شما هم ظاهرا می‌خواهید همین سؤال را بپرسید. اصلا کنسرت عبارت است از حرکت جمعی که هنرمندانه انجام می‌شود و با این هنر می‌خواهد مفاهیمی را توأم با نشاط و شادمانی به مخاطب منتقل کند. این هیچ ایرادی ندارد. ایراد با هنجارشکنی و حاشیه کنسرت پیدا می‌شود. کنسرت هنجارشکن با سخنرانی هنجارشکن هیچ فرقی ندارد.

با مداحی هنجارشکن که بگوید: فاش می‌گویم من حسین‌اللهی‌ام، هیچ فرقی ندارد. ما همه این‌ها را خلاف می‌دانیم. ما معتقدیم کنسرت دو قسم است. کنسرت هنجارمند که ما دنبال ایجاد و توسعه‌اش هستیم و کنسرت هنجارشکن که هیچ‌کس قبول نمی‌کند. اما بحث اینجاست که مگر مشکل کشور، کنسرت است؟ اولا که از هزاران مراسم کنسرت، سه چهار تا مشکل ایجاد کرده است.

طالبی: از چهارصد تا، ده تا.

رئیسی:بله. این یک. دوم این‌که در تهران همه جا تابلو خورده است که کنسرت فلان‌جا برگزار می‌شود. پس دعوای کشور سر کنسرت نیست. بحث بر سر کار جوانان است. چرا دعوا را جای اشتباه می‌برید؟ مشکل کشور بیکاری است. فقر و ناداری است. ایستادن تولید ملی است. این‌ها مشکل ایجاد کرده است. آقایان به جای این‌که تولید را حل کنند، دعوای کنسرت راه می‌اندازند. اصلا مشکل کشور این چیزها نیست.

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد