روحانی می تواند مالک باشد؟

به گزارشامروله، 

یادداشت - محمد ایمانی / تيرِ پرتاب شده، در گوشه اي از اردوگاه افتاد. پيامي كوتاه بر چوبه آن حك شده بود. از اردوگاه دشمن پرتاب شده بود اما لحني خيرخواهانه داشت! «مِن عبدالله الناصح ...از بنده خيرخواه و ناصح خدا. من شما را خبر و هشدار مي دهم كه معاويه مي خواهد فرات را بشكافد و به جانب شما گشايد تا شما را غرق كند، پس خود را بپاييد.»

تير در سپاه اميرمؤمنان(ع) دست به دست شد و ولوله برپا كرد. جنگ صفین، هنوز  آغاز نشده بود. نيرنگ معاويه و عمروعاص كار خود را كرد. آنها مي خواستند اردوگاه امام را كه در موضع بهتري قرار داشت از جاي بجنبانند و موقعيت آنها را به تسخير درآورند . چنين هم شد. جماعت به سوي امام هجوم آوردند درحالي كه 200 عمله معاويه را كنار آی بندِ فرات مشغول «نمايش» حفاري نشان مي دادند! 

امام فرمود "آنها نيروي اين كار را ندارند و تنها مي خواهند شما را بترسانند و از جاي بجنبانند.". اما جماعت گفتند "به خدا سوگند دارند حفر مي كنند و ما اينجا نمي مانيم و، تو مي خواهي بمان"! امام فرمود "رأي مرا تباه مي كنيد". و به ناچار با آنها همراه شد و لشكر شام موقعيت برتر را- از لحاظ امدادرساني و آب و آذوقه- اشغال كرد.

پس از آن که واقعیت عملیات فریب دشمن آشکار شد، امام ، مالك اشتر و اشعث بن قيس و دیگر لشکریان را خطاب قرار داد و فرمود" آيا شما نبوديد كه مرا مغلوب نظر خود كرديد، اكنون اين شما و اين وضع تازه".  اين ماجرا پس از خطبه اي كه امام در دعوت جماعت به عزت و جهاد خواند، با رشادت سران لشکر ختم به خير شد و سپاه امام موقعيت از دست داده را پس گرفت. ( به نقل از کتاب "زندگاني اميرالمؤمنين(ع) "، به قلم آيت الله رسولي محلاتي )

خطبه امام که لشکر را به شور و حرکت در آورد، این بود : "قَدِ اسْتَطْعَمُوكُمُ الْقِتَالَ فَأَقِرُّوا عَلَى مَذَلَّةٍ وَ تَأْخِيرِ مَحَلَّةٍ أَوْ رَوُّوا السُّيُوفَ مِنَ الدِّمَاءِ تَرْوَوْا مِنَ الْمَاءِ فَالْمَوْتُ فِي حَيَاتِكُمْ مَقْهُورِين وَ الْحَيَاةُ فِي مَوْتِكُمْ قَاهِرِين. شاميان با بستن آب شما را به پيكار دعوت كردند. اكنون بر سر دو راهى قرار داريد: يا به ذلّت و خوارى بر جاى خود بنشينيد،و يا شمشيرها را از خون آنها سيراب سازيدتا از آب سيراب شويد. پس بدانيد كه مرگ در زندگىِ توأم با شكست،و زندگى جاويدان در مرگِ پيروزمندانة شماست".

اما صفين آبستن حادثه هاي مهيب تر و خرد سوزتر بود، آنجا كه راه دو فرماند ه لشکر (مالك و اشعث) از هم جدا شد، يكي مدال شجاعت و افتخار از امام  گرفت و ديگري به عنوان بخشي از چيدمان نقشه دشمن، مجسمه خيانت در فتنه شد. 

آقای روحانی پیش از این با خطای بزرگ حمله به سپاه پاسداران و برخی ارکان دیگر، دشمن را به تحریم های جدید و شدید تشجیع کرده است. بهانه این تحریم ها، سپاه و قدرت موشکی ایران است اما در واقع تمام اقتصاد را هدف می گیرد و برجام را از حیّز انتفاع ساقط می کند. آقای روحانی باید جبران کند. آیا او  می تواند به مالک اشتر اقتدا کند یا خدای ناکرده ...؟  حتی تصور احتمال دوم هم سخت و تلخ است و ان شاءالله از آقای روحانی دور باشد.