نقدی بر بیانیه اصلاح‌طلبان؛ سهم‌ شما از مشکلات کشور چقدر است؟

سرویس: سیاسیکد خبر: 315423|21:45 - 1400/11/16
نسخه چاپی
نقدی بر بیانیه اصلاح‌طلبان؛ سهم‌ شما از مشکلات کشور چقدر است؟
مجمع روحانیون مبارز در بیانیه‌ای به‌مناسبت سالگرد انقلاب اسلامی، فهرستی از مشکلات کشور را ارائه کرده است، بیانیه‌‌ای که روح حاکم بر آن سیاه‌نمایی است و در آن خبری از به‌عهده گرفتن تقصیر بخشی از مشکلات نیست.

به گزارش امروله ، به نقل ازخبرگزاری تسنیمـ محمدعلی سافلی: در ایام دهه فجر و در آستانه چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، دو تشکل روحانی جناح اصلاحات یعنی مجمع روحانیون مبارز و مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم در بیانیه‌ مشترکی به‌بهانه این ایام به حلّاجی 43 سال گذشته پرداخته و با آسیب‌شناسی از آنچه در این سالها گذشته، در 13 بند نقدهایی را متوجه عملکرد حکومت کرده‌اند.

بلاشک در آستانه سالگرد انقلاب فارغ از بررسی پیشرفت‌ها و دستاوردها، بازبینی و نقد عملکرد گذشته برای نیل به اهداف انقلاب، امری لازم و ضروری است اما نقدی که نقد باشد نه آنکه با پمپاژ یأس و ناامیدی، تنها فهرستی از مشکلات را تهیه کرد و بدون پذیرش بار مسئولیت خود راهکاری درست و صحیح هم برای برداشتن مشکلات نداشت و به‌نظر می‌رسد این دو تشکل اصلاح‌طلب در اولین سال خروج همفکرانشان از قوه مجریه، تلاش دارند نابسامانی‌ها را چنان جلوه دهند که گویا در ایجاد آن نقشی نداشته‌اند.

در ادامه به بخشی از مغالطات این دو تشکل در این 13 بند و روح حاکم بر این بیانیه اشاره می‌کنیم؛ هرچند نقدهای بیشتری بر آن می‌توان وارد کرد:

1 ـ در بخش ابتدایی این بیانیه نوشته شده است که "امام خیلی زود راه خود را به‌طور مشخص جدا کردند و به‌جای اینکه از صاحب رأی شدن زنان و برخورداری بیشتر کشاورزان و کارگران و ملّت از زندگی بهتر که استبداد حاکم فریبکارانه شعار آن را می‌داد برآشوبند، فریاد خود را بر سر قدرتی فرود آوردند که هم‌پیمان اسرائیل و همدست ارتجاع و ژاندارم منطقه (به‌نیابت از سلطه‌طلبان) بود و اداره کشور را به‌خصوص در عرصه نظامی به مستشاران آمریکایی داده بود."،
سخن حقی است اما باید پرسید؛ جریان اصلاحات چرا به‌خلاف امام(ره) که مقابل عوام‌فریبی رژیم سلطنت در ماجرای حق رأی زنان و آزادی‌های ظاهری ایستاد و از استقلال و اقتصاد کشور دفاع کرد تا شاه با این اقدامات آدرس غلط به مردم ندهد، در ادوار مختلف حضور در قدرت به‌جای بهبود اقتصادی و یا تأکید بر شعارهای مبتنی بر معیشت و رفاه و همچنین دفاع از استقلال کشور، از آزادی‌های ظاهری دم می‌زدند و با شعارهایی که هیچ‌گاه عملی نشد و متهم کردن رقیب به ایجاد جو اختناق و دیوارکشی در خیابان‌‌ها، از این طریق خواستند کسب رأی کنند؟

2 ـ آنها در این بیانیه مدعی‌اند در دهه شصت فضای کشور به‌سمت امنیتی شدن حرکت کرد و کلیدواژه آزادی جزو کلمات پربسامد این بیانیه است که مدعی‌اند در طول این سالها مورد تهدید قرار گرفته و از آزادی‌ها کاسته شده است.
هیچ‌کس منکر آزادی‌های اجتماعی نیست اما به‌جز آن بخش از امنیتی شدن فضا که ناشی از تحرکات گروهک‌های ضدانقلاب بود، تحدید و تهدید آزادی در دهه شصت و امنیتی شدن زندگی‌ شخصی مردم ناشی از عملکرد اصلاح‌طلبانی است که امروز منادی آزادی شده‌اند.

بخشنامه کردن نوع پوشش در ادارات، جرم‌ بودن ویدئو و توقیف فیلم‌ها و ممنوع‌التصویر بودن برخی از هنرمندان و بازیگران تا حمله به زنان در خیابان‌ها و... در دوره وزارت ارشاد سید محمد خاتمی و دولت میرحسین موسوی و همفکران آنها همچون اکبر گنجی رخ داد که بی‌‌شباهت به نحوه حکمرانی طالبان نبود.

2 ـ مسئله جمهوریت و رنگ باختن آن مورد دیگری است که بسیار در این بیانیه به آن اشاره شده است. بلاشک طبق گفتۀ امام راحل "جمهوری اسلامی؛ نه یک حرف زیادتر و نه یک حرف کمتر" همان مدل مطلوب مردم در انقلاب بود و روش‌هایی که درصدد حذف جمهوریت یا اسلامیت نظام باشد، مطرود است اما پررنگ و کم‌رنگ شدن جمهوریت و اسلامیت که همواره از سوی اصلاح‌طلبان در دستور کار بوده یک مغالطه آشکار است چراکه محتوای اسلامی نظام هیچ‌گاه نافی نقش مردم در حکومت نبوده و از آن طرف مردم نیز در طول این سالها وفاداری خود را به اسلام اثبات کرده‌اند پس دوگانه‌سازی برای جمهوری و اسلام، خود بیشترین جفا هم در حق اسلام و هم در حق مردم است اما باید گفت از قضا مهم‌ترین حامیان کمرنگ شدن مشارکت مردم در انتخابات و پایین کشیدن کرکره جمهوریت، دوستان این جناح بودند،
برای مثال مرحوم هاشمی رفسنجانی که در یک دهه پایانی عمرش همواره از سوی اصلاح‌طلبان مورد تأیید و حمایت قرار می‌گرفت، در دوران ریاست‌جمهوری معتقد به مهندسی انتخابات بود! (ماجرایی که سید محمد موسوی خوئینی‌ها رئیس شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز در مصاحبه سال 97 خود با ایرنا بیان می‌کند ناظر به همین موضوع است که می‌توانیداینجابخوانید.)

در مقطع انتخابات 88 نیز این اصلاح‌طلبان بودند که به رأی مردم تمکین نکردند و بعد از گذشت بیش از ده سال از آن انتخابات، اکنون همگی بر واهی بودن ادعای تقلبشان تصریح دارند اما آن دروغ آشکار نه‌تنها 8 ماه کشور را درگیر بحران و شکاف اجتماعی کرد بلکه در عرصه بین‌المللی نیز با افزایش تحریم‌ها و فشارها علیه ایران روبه‌رو شدیم.

کلیدواژه تحریم که چندبار در این بیانیه بر‌ آن تأکید شده، ماحصل شورش سال 88 اصلاح‌طلبان علیه جمهوریت نظام است. خاطرات منتشرشده باراک اوباما در کتاب «سرزمین موعود» نشان می‌دهد که او چگونه تلاش کرد بعد از فتنه 88، تحریم‌هایی را علیه ایران وضع کند که تحریم‌های دوران جرج بوش جمهوری‌خواه مقابل تحریم‌های وی تنها جنبه نمادین داشتند.

3 ـ از افرادی که خود در تحولات انقلاب از بهمن 57 حضور داشتند بعید بود تحریفی را که سالهاست ضدانقلاب و شبکه‌های خارج‌نشین با عنوان "آب و برق و گاز مجانی" سر دست گرفته‌اند و آن را به امام منتسب می‌کنند به‌عنوان شعار انقلاب در بیانیه‌شان جا بزنند اما آنچه در این بیانیه آشکار و مشهود است و روح کلی آن است، شانه خالی کردن از بار مسئولیت‌های این چند دهه و فهرست کردن مشکلات مختلف در عرصه‌های گوناگون همچون مهاجرت نخبگان، کاهش سرمایه اجتماعی، خروج سرمایه‌های مادی، آسیب دیدن منابع تجدیدناپذیر، ناتوانی در بهره‌برداری بهینه از منابع و... است؛ باید گفت نه کسی در کشور منکر این مشکلات است و نه از آن رضایت دارد اما علاوه بر انتقاد باید مسئولیت آن را نیز به‌عهده گرفت و برای آن راه‌حل و ایده داشت وگرنه مشکلات کشور قطعاً فهرست طولانی‌تری را در بر می‌گیرد.

از سال 68 و بعد از دفاع مقدس، قریب 24 سال مدیریت کشور در اختیار همفکران این دو تشکل اصلاح‌طلب بوده (دولت‌‌های هاشمی، خاتمی و روحانی) و باید مشخص شود که در کدام دوره‌ها این مشکلات تشدید شد یا به وجود آمد، قصور و تقصیرها در کجا بوده و برای حل آن چه برنامه‌ای دارند.

افزایش جمعیت زیر خط فقر و کاهش اعتبار پول ملی در دوره مسئولیت چه‌کسانی رخ داد؟ انحراف از سند چشم‌انداز 1404 و ناتوانی بنیه اقتصادی کشور ناشی از عملکرد چه‌کسانی در رأس قوه مجریه است؟ رهبر انقلاب سال 92 سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی را ابلاغ فرمودند اما متأسفانه نه‌تنها به آن توجهی نشد بلکه دولت قبل تنها راه‌حل مشکلات را مذاکره می‌دانست، مذاکراتی که دست‌آخر با خروج آمریکا از برجام و افزایش فشارهای خارجی و دیپلماسی منفعل تیم وزارت امور خارجه دولت آقای روحانی، حجم وسیعی از مشکلات اقتصادی را برای دولت بعدی به جا گذاشت.

4 ـ در بخشی از همین بیانیه آمده است که "امروز شدت اعتراض‌های غیرسیاسی که بیشتر از سوی بخش‌های محروم جامعه رخ می‌دهد از اعتراض سیاسی بیشتر است"! حرف دقیقی است اما، ریشه این مشکلات در کجاست؟ اولین اعتراضات گسترده اقتصادی در دولت سابق که مورد حمایت صددرصدی اصلاح‌طلبان بود پا گرفت، اعتراضات دی‌ماه 96 و تجمعات تیرماه 97 در پی افزایشنرخ ارزو مهم‌تر از آن، اقدام ناروای دولت قبل در افزایش قیمت ناگهانی بنزین بدون درنظر گرفتن افکار عمومی که کشور را برای نزدیک یک هفته درگیر آشوب کرد، شکاف مهمی میان دولت و مردم ایجاد نمود و به افزایش بی‌اعتمادی به مسئولان منجر شد و دولت فعلی برای ترمیم این شکاف راه درازی را در پیش دارد.

5 ـ در بخشی از این بیانیه از افزایش توان بازدارندگی و همچنین ضریب نفوذ منطقه‌ای و نقش مؤثر جمهوری اسلامی در برابر بلای داعش و سرکوب کردن آن و تأمین امنیت برای ایران و منطقه تقدیر شده است.

البته این‌که در این مقدار امیدواری و نقطه‌نظر مثبت درنظر گرفته شده است جای تقدیر است اما همین جناح در دورانی که مدافعان حرم در حال جنگ با داعش بودند از مذاکره و راهکار دیپلماسی حرف می‌زدند و سیاست‌های منطقه‌ای ایران را به چالش می‌کشیدند. سخنان سال گذشته محمدجواد ظریف در فایل صوتی و دوگانه‌سازی میدان و دیپلماسی از همین جنس مدعیات اصلاح‌طلبان بود.

این بیانیه "دیپلماسی هوشمند و نیرومند و منطقی در عرصه بین‌المللی" را کارساز دانسته و خواسته‌اند ایران منادی صلح و امنیت در منطقه باشد! متأسفانه اصلاح‌طلبان در طول دوران مدیریت خود بر مجلس و دولت، دیپلماسی‌شان در راستای تهدید منافع ملی ایران بود و کشاندن ایران به ورطه جنگ بوده است؛ یک بار در اوایل دهه هفتاد درخواست همکاری با صدام را در جنگ اول خلیج فارس دادند و در سال 77 نیز خواستار حمله به افغانستان برای جنگ با طالبان بودند که در هر دو مورد رهبری با درایت مانع از اجرای سیاست‌های غلط آنها شدند.

6 ـ نقد بر حکمرانی و تمنای حکمرانی خوب، بخش دیگری از این بیانیه مفصل را تشکیل می‌دهد. اگرچه نحوه حکمرانی در ایران نیازمند نقد و بررسی و بازنگری است اما کدام‌یک از دولت‌های روی‌کارآمده بر اثر تلاش اصلاح‌طلبان، برای برقراری عدالت و سایر ارکان حکومت ایده و برنامه داشتند؟ کدام‌یک از نامزدهای اصلاح‌طلبان تاکنون براساس برنامه انتخاباتی پا به عرصه رقابت گذاشته‌اند؟

البته این نقد به جناح مقابل نیز وارد است اما انتظار می‌رود امضاکنندگان این بیانیه که بخشی از آنها از بانیان وضع موجود و بخشی نیز جزو شخصیت‌های حوزوی هستند، به‌جای برشمردن اشکالات و فهرست کردن آنها، به فکر راه‌حل و ایده‌هایی برای برون‌رفت از مشکلات باشند و آن را در اختیار مسئولان قرار دهند.

اصلاح‌طلبان این دو تشکل که به‌نوعی شیوخ این جریان حساب می‌شوند بهتر بود به‌جای سیاه‌نمایی در دورانی که قدرت را در اختیار ندارند، با نقد صحیح و راهگشا سهم خویش در اشکالات موجود را نیز فهرست می‌کردند و برای حل آنها راهکارهای عملیاتی ارائه می‌دادند اما به‌نظر می‌رسد آنها از 8 سال گذشته و اشتباهاتی که موجب شد تمام کرسی‌های قدرت را از دست بدهند، درس عبرت نگرفته‌اند و به فکر بازبینی و نقد درون‌گفتمانی و آسیب‌شناسی جناح خود نیستند.