پایگاه خبری تحلیلی امروله21:21 - 1392/02/22
گروه اجتماعی امروله

فرزندان کدام خانواده ها بیشتر معتاد می شوند؟

ایسنا، خانواده به عنوان عنصر اصلی جامعه در پدید آمدن و درمان اعتیاد نقش بسزایی دارد. خانواده کوچک‌ترین واحد اجتماعی و در عین حال بزرگترین و تاثیرگذارترین واحد تربیتی در جوامع به شمار می‌آید به طوری که این نهاد می‌تواند منشاء تحولات عظیم فردی اجتماعی و رشد ارزش‌های انسانی در میان اعضای آن باشد، خانواده مهمترین نهادی است که فرد در آن پرورش می‌یابد.


به عقیده‌ی بامریند دلبستگی ضعیف به مادر، وجود پدر ناآرام و سهل‌انگار در دوران کودکی، نگرش و رفتار مثبت اعضای خانواده نسبت به مصرف مواد، باعث افزایش خطر مصرف مواد در دوره‌ی نوجوانی می‌شود لذا لزوم بررسی رابطه‌ی بین انواع روابط والدین با مصرف مواد مخدر از نوجوانان ضروری به نظر می‌رسد. در همین راستا پژوهشی توسط محققان کشور انجام شده است که به بررسی روابط والدینی با مصرف مواد محرکه، نشاط‌آور و افسردگی در جوانان پرداخته است.


جامعه آماری این پژوهش 6281 نفر از نوجوانان و جوانان 15 تا 35 ساله‌ی تهرانی با متغیر جنسیت 53.2(3340 نفر) مرد و 47.8 درصد (2941نفر) زن هستند.


نتایج این پژوهش دانشگاهی نشان داد که درصد شیوع مصرف مواد محرک و نشاط‌آور (آمفتامین‌ها و کوکائین‌ها) برحسب جنسیت (4.7 درصد مرد و 1.9 درصد زن) است. یعنی درصد شیوع در مردان بیشتر از زنان و تقریبا 2.5 برابر مصرف زنان است.


نتایج این پژوهش حاکی از آن است که شیوع مصرف مواد محرک و نشاط‌ آور برحسب رده‌ی سنی این پژوهش 15 تا 19 ساله 3 درصد، 20 تا 24 ساله 3.7 درصد، 25 تا 29 ساله 3.5 درصد و 30 سال به بالا 1.4 درصد است؛ یعنی بیشترین شیوع آن در رده‌ی سنی 20 تا 24 ساله است و میانگین سنی مصرف‌کنندگان قرص‌های جنون‌آور اکستازی با فراوانی 20 درصد، بیش از مصرف این ماده در اروپا و کشور برزیل بوده و نیز در حال افزایش است.


نتایج این پژوهش درصد شیوع افسردگی بر حسب جنسیت، در جمعیت مرد نمونه‌ی پژوهش (12.8 درصد خفیف، 4.3 درصد متوسط و 0.6 درصد شدید) در جمعیت زن نمونه پژوهش (12.1 درصد خفیف، 3.2 درصد متوسط و 0.3 درصد شدید)، بر حسب رده سنی 15 تا 19 ساله (6.7 درصد خفیف، 3.2 درصد متوسط، 0.5 درصد شدید) و در رده 20 تا 24 ساله 1.12 درصد خفیف، 3.7 درصد متوسط، 0.4 درصد شدید) در 25 تا 29 ساله‌ها (10.2 درصد خفیف، 3.2 درصد متوسط 0.5 درصد شدید) و در 30 تا 35 ساله‌های نمونه پژوهش (7.4 درصد خفیف، 2.3 درصد متوسط، 0.5 درصد شدید) است.


این تحقیق نشان داد که درصد شیوع افسردگی بر حسب مصرف مواد محرکه و نشاط‌آور یا عدم مصرف آن در گروه استفاده کننده از مواد محرکه و نشاط آور (29.4 درصد خفیف، 17.5 درصد متوسط، 6.2 درصد شدید) و در گروه استفاده نکننده (11.9 درصد خفیف، 3.3 درصد متوسط، 0.3 درصد شدید) است. در نتیجه شیوع افسردگی در مصرف‌کنندگان مواد محرکه نسبت به افراد سالم بیشتر است.


همچنین نتایج این تحقیق نشان می‌دهد میانگین افسردگی در گروهی که مواد محرک و نشاط‌آور استفاده کرده‌اند (13.79) از گروهی که مواد محرک و نشاط‌آور استفاده نکرده‌اند (0.06) بیشتر است.


نتایج این پژوهش حاکی از آن است که بین انواع روابط والدینی و مصرف مواد محرکه و نشاط‌آور رابطه‌ی معناداری وجود دارد. به نوعی که توزیع انواع روابط والدینی در بین مصرف کنندگان مواد محرکه به این شرح است: روابط خانوادگی (متشنج 17.8 درصد)، روابط خانوادگی گاهی متشنج (21.6 درصد)، روابط خانوادگی خوب (31.9 درصد) و روابط خانوادگی خیلی خوب (28.6 درصد) و در بین افراد سالم از نظر اعتیاد به مواد محرکه متشنج (2.5 درصد)، گاهی متشنج (13.1 درصد)، خوب (49.6 درصد) و خیلی خوب (34.8 درصد) است.


لذا نتایج نشان می‌دهد که در خانواده‌های سالم با روابط خوب و خیلی خوب درصد شیوع مصرف مواد محرکه کمتر است به این ترتیب می‌توان نتیجه گرفت نهاد خانواده و نوع رابطه والدینی (تشنج، گاهی تشنج، خوب و خیلی خوب) با میزان افسردگی فرزندان رابطه دارد و سلامت روان آنان نقش مهمی را برعهده دارد.


پژوهش حاضر نشان داد که میزان افسردگی با مصرف مواد محرکه و نشاط‌آور رابطه معناداری دارد و ترک‌کننده‌های ناموفق افسردگی و اضطراب را در طول دوره‌ی زندگی خود نسبت به کسانی که ترک نکرده‌اند، بیشتر تجربه می‌کنند.


به گزارش ایسنا، این پژوهش حاصل طرح پژوهشی صدیقه ترقی‌جاه، دکتر مشاوره وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، مصطفی حمدیه از دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و نرگس یعقوبی کارشناس ارشد روا‌ن‌سنجی است.