به گزارشامروله، میگویند یک رابطه خوب مانند بهشت است. اما بعضی وقتها این رابطه خوب باعث میشود که فراموش کنیم گاهی رعد و برق نیز وجود دارد. وقتی دو نفر برای اولین بار یکدیگر را میبینند همه چیز به نظرشان معجزه میآید. در نگاه اول پسرها با اعتماد به نفس، باهوش و جذاب به نظر میآیند و دخترها مرموز و غیر قابل و پیشبینی؛ همین دلیلها هم هستند که باعث میشود پسرها و دخترها جذب همدیگر شوند.
رنگ واقعی رابطه خود را در ملاقاتهای اول نشان نمیدهد. با گذشت زمان دو طرف رابطه کم کم با هم در رابطهشان احساس راحتی میکنند و بعد از آن افراد چهره واقعیشان را نشان میدهند. روابط عاشقانه در فیلمها بسیار رویایی و هیجان انگیز به نظر میآیند. اما زندگی بیرحمتر از هر چیز دیگری است. هنگامی که شما وارد رابطه با افراد پیچیده میشوید به طور دائم تفکراتتان را بیان میکنید و به حدس زدن ادامه میدهید و در هر زمانی سعی میکنید مشکلات را حل کنید. این مسئله بعد از ازدواج بیشتر چالش برانگیز میشود.
در ادامه نگاهی میکنیم به تعدادی از دلایلی که در واقع نشانههایی هستند از عدم وجود یک رابطه سالم و خوب.
۱. نداشتن احساس راحتی با شریکتان
شما و شریکتان به زمان نیاز دارید تا با شریکتان احساس راحتی پیدا کنید. در ابتدای رابطه همه شوق و اشتیاق دارند که شریک خود را تحت تاثیر قرار دهند اما با گذشت زمان درجه راحتی افراد با هم توسعه پیدا میکند. در یکی از تحقیقات که روی ۲۰۰۰ زوج انجام گرفت، نشان میدهد آنهایی که رابطههای طولانیتری داشتند احساس راحتی بیشتری با هم دارند و میتوانند درباره گذشته خود یا حتی مسائل خصوصیتر راحتتر با هم صحبت کنند. اما کسانی که فقط چند ماه از رابطهشان گذشته بود هنوز به طور کامل احساس راحتی نمیکنند و آزادی کامل در بیان کردن مسائل ندارند و قبل از اینکه شروع به صحبت کنند باید تمام شرایط را بسنجند. این نشان میدهد که شما در یک رابطه غیرسازنده قرار گرفتهاید و مناسب یکدیگر نیستید.
۲. احساس مالکیت شدید
میزان کمی از حسادت در افراد نشان میدهد که شریک زندگیتان شما را دوست دارد و به شما اهمیت میدهد اما اگر این حسادت منجر شود که شما از دوستان و خانوادهتان جدا شوید و فقط برای او باشید به هیچ عنوان نشانهی خوبی نیست. او سعی میکند تا شرایطی ایجاد کند که شما کاملا تحت کنترل او باشید و به طور قطع این یکی از بدترین نوع رابطه است. مرز بین مالکیت و اهمیت بسیار باریک است و باید مواظب بود که رابطه وارد حیطه مالکیت نشود.
۳. بازی سرزنش
شریک شما چه در خوشحالی چه در ناراحتی شما را به حال و هوای منفی خود متصل میکند. آنها سعی میکنند همهی آشفتگیهای عاطفیشان را با سرزنش شما از بین ببرند بدون اینکه شما در آن دخیل باشید. آنها شما را به خاطر غم و اندوه و مشکلات زندگیشان سرزنش میکنند. وقتی متوجه شدید که در این الگوی رفتاری قرار گرفتهاید درباره رابطهتان تجدید نظر کنید.
۴. دروغ گفتن (از روی بیتوجهی یا دروغ واقعی)
ما درباره خیانت صحبت نمیکنیم بلکه موضوع بحث ما درباره حقیقت است. اگر چیزی در رابطهتان وجود دارد و آن را به زبان نمیآورید و به راحتی حرفتان را نمیزنید و چیزی را مخفی میکنید بدانید که احساس راحتی در بین شما به وجود نیامده است و خودتان را مورد پرسش قرار دهید که چرا این اتفاق در رابطه شما افتاده است. نگفتن حقیقت در رابطه از هر مسئلهای خطرناکتر است.
۵. ارتباط برقرار نکردن
یکی دیگر از نشانههای رابطه غیر سازنده ناتوانی در ایجاد ارتباط است. وقتی شریک زندگیتان را ملاقات میکنید هیچ حرفی با هم ندارید و ساعتها در سکوت مینشینید؟ یا احساس میکنید هیچ موضوعی نیست که احساس کنید باید درموردش با هم به صحبت بپردازید؟ در واقع این اصلا رابطه عاطفی نیست و شما وارد یک رابطه اشتباه شدهاید و بهتر است هر چه زودتر به آن خاتمه دهید.
۶. رابطه بدون سازش
سازش یکی از بزرگترین بخشهای یک رابطه است. در بعضی از روابط بعد از هر بحث و جدلی همیشه فقط یکی از طرفهای رابطه به طرف یارش میرود و به سازش میپردازد و طبعا این قضیه برای طرف مقابل بسیار خوشایند است اما این رابطه تحت فشار زیادی است. طرف مقابل نیز باید در رابطه کاستیها را از بین ببرد و همهی بار رابطه را روی دوش دیگری نیندازد و دیگری را مقصر همه مسائل نداند.
وقتی زن و شوهر با هم سازگاری ندارند اتفاق بدی که رخ میدهد این است که هیچ رویکردی برای تغییر یا پذیرش وجود ندارد. بهترین کاری که میتوان برای این قضیه انجام داد این است دو طرف به درک و همدلی متقابل دست پیدا کنند.