به گزارشامروله، به نقل از شهد شفا، یکی از واقعیت هایی که جامعه امروز ایران با آن روبروست پدیده طلاق است که آمار نشان دهنده این است که میزان آن در سال های اخیر رو به افزایش است.
این واقعیت اجتماعی پیامدهای بسیار بدی از خود بر جای می گذارد که نه تنها افراد خانواده، بلکه بر جامعه هم تاثیر گذار است.
پرستو عباسپور روانشناس و رییس اداره مشاوره و سلامت روان دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در گفتگو با خبرنگار شهد شفا در این خصوص اظهار داشت: رویدادهای بسیاری در زندگی ما وجود دارد که هیچ گاه از خاطر نمی روند؛ قبولی در یک رشته خاص، ازدواج تولد یک فرزند، پیدا کردن شغل، فوت یکی از عزیزان، طلاق و...
وی افزود: بی تردید در میان تمامی رویدادهای زندگی انسان ازدواج و طلاق از جمله پدیده هایی است که از مهم ترین وقایع زندگی به شمار می روند. شاید بتوان تحصیل در رشته ای که به آن علاقه نداریم و یا حتی شغلی که مورد علاقه ما نیست را بتدریج پذیرفت ولی سازگاری با شکست در ازدواج و منتهی شدن آن به طلاق نیاز به زمان و انرژی روانی بسیاری دارد.
این روان شناس ادامه داد: آمار متفاوتی از میزان طلاق در دو سه دهه اخیر شنیده ایم. هدف بیان عدد و رقم نیست ولی حرف اصلی این است که طلاق روز به روز در حال افزایش است.
وی با بیان اینکه خاستگاه های مختلفی برای افزایش طلاق مطرح است، گفت: مسائل و مشکلات مالی و اقتصادی گرفته تا مسایل اخلاقی، خودخواهی های «نسل من»، جستجو برای تجارب جدید و ناتوانی آدمیان در ایجاد در روابط عمیق از جمله مسائلی است که می توان از آن ها به عنوان عوامل تاثیری گذار بر طلاق یاد کرد.
طلاق عزت نفس را از بین می برد
عباسپور در مورد پیامدهای طلاق بیان کرد: افرادی که متارکه کرده اند خود را از لحاظ اجتماعی فردی نابسنده و فاقد مهارتهای اجتماعی و ارتباطی می دانند، اما در هر حال حدود سه چهارم زنان و حتی تعداد بیشتری از مردان بعد از طلاق مجددا دست به تجدید فراش و ازدواج می زنند و نرخ موفقیت برای کسانی که ازدواج مجددا داشته اند تقریبا به اندازه نرخ موفقیت در ازدواج های اول است.

وی اظهار داشت: پژوهشها حاکی از آن است که آموزش یکسری مهارت های ارتباطی می تواند افراد را در تغییر مسیر زندگی کمک کند و باعث شود فرد روال قبل را ادامه ندهد و تکرار نکند. در واقع پس از طلاق آنچه مهم است این است که به افراد آموزش داده می شود که با سرزنش کردن و تحقیر کردن خود راه به جایی نمی برند باید مهارتهای ارتباطی را بیاموزند تا در ازدواج دوم موفق باشند.
این کارشناس اضافه کرد: طلاق جنبه های مختلف دارد که شامل طلاق عاطفی، قانونی، اقتصادی، اجتماعی و روانی است و در واقع طلاق زندگی فرد را در این جوانب تحت تاثیر قرار می دهد. شاید ساده ترین جنبه های آن از نظر قانونی و یا حتی اقتصادی است؛ در واقع قانون بزودی اعمال می شود و مسائل مالی هم گرچه با فاصله ولی بتدریج حل می شود آنچه که ممکن است تا مدتها اثرات خود را پس از طلاق حفظ کند تاثیرات عاطفی، اجتماعی و روانی است.
عباسپور توضیح داد: طلاق عزت نفس را دچار آسیب کرده و میزان ارزش گذاری فرد برای خودش را مخدوش می کند. طلاق برای زنان تنش زا تر است تا مردان، البته مواردی هم وجود دارد که فرد دچار وضعیت حادی در زندگی شده است و یا به اجبار تن به ازدواج داده است که در این صورت طلاق خود باعث بهبود شرایط می شود.
وی تصریح کرد: نگرانی عمیق تر در بحث طلاق در مورد وضعیت فرزندان است. گرچه بین سازگاری و پیشرفت تحصیلی فرزندان طلاق و فرزندان خانواده های عادی تفاوت اندکی وجود دارد، اما واقعیت آن است که زندگی در خانه از هم نپاشیده ای که ویژگی بارز آن نزاع و جنجال است، آسیب رسانتر و مضرتر از بزرگ شدن در خانه ای است که در اثر طلاق از هم پاشیده شده است.
عباسپور با بیان اینکه سازگاری با طلاق به عوامل بسیاری وابسته است، گفت: نگرش فرد در مورد ازدواج ناموفق، شخصیت و ویژگیهای فردی و وضعیت اقتصادی اجتماعی و... از جمله مواردی است که بر سازگاری فرد با طلاق موثر هستند.
این روان شناس افزود: زنان یا مردانی که علت طلاق را خود یا همسرشان نمی دانند و علت را نبود سازگاری با هم می بینند فعالتر وخوش بین تر بوده و پس از طلاق بهتر می توانند با آن سازگار شوند، در واقع آنهایی که فرد را مقصر می دانند تغییر را غیر ممکن دانسته و احساس سرخوردگی بیشتری می کنند ولی وقتی رابطه را مشکل دار می بینند برای ترمیم آن قدم برمی دارند.
عباسپور بیان کرد: گاهی برای سازگاری با طلاق کمک گرفتن از متخصصان نیز مهم است. برخی از فنون مسئله گشایی، مهارتهای حل تعارض که می تواند در مشاوره زناشویی و برای بهبود ازدواج ها بکار رود در حل آسیب های ناشی از جدایی نیز موثر است.
قبح طلاق در جامعه شکسته است
عاطفه امیری کارشناس روان شناسی بالینی به خبرنگار شهد شفا گفت: طلاق یک آسیب اجتماعی است که بر بنیان خانواده اثر می گذارد و پیامدهای بدی به دنبال دارد.

وی افزود: واقعیت این است که طلاق در گذشته، امری قبیح بود اما اکنون کمتر خانواده ای را می بینیم که در نزدیکان خود حداقل یک فرد طلاق گرفته نداشته باشند.
امیری ادامه داد: افرادی که طلاق می گیرند، احساس افسردگی، یأس، ناامیدی، کمبود اعتماد به نفس دارند و با ناراحتی های مواجه می شوند و مدام از آینده نامعلوم می ترسند.
این کارشناس افزود: فرزندان زوجینی که در آستانه طلاق قرار دارند، دائم دچار نگرانی و اضطراب هستند و سلامت روان آنها دچار مخاطره می شود.
امیری بیان کرد: طلاق دلایل گوناگونی دارد، شاید یکی از علت های ازدیاد طلاق، خود خواهی باشد که در زمان کنونی زوجین نیازی به تحمل ناراحتی ندارند و به راحتی می توانند از زوج خود جدا شوند.
