پایگاه خبری تحلیلی امروله10:19 - 1395/02/14
در گفتگوهایی مطرح شد؛

ورق زدن دفتر خاطرات خواندنی معلمان کنگاوری/ از "د" مثل "آرشد" تا محبتی از جنس پدر

لحظات شیرین و جذاب شغل معلمی یکی از ویژگی بارز این شغل است که هر کدام از معلمان آن را در تمامی ساعات حضور در این کسوت تجربه می کنند.

به گزارشامروله، به نقل ازآفتاب کنگاور، شغل معلمی علی رغم سختی هایی که دارد شغلی خاطره ساز است. اگر از هر یک از معلمین در خصوص خاطرات شغل خود سوال شود شاید بتواند هزاران جلد کتاب از آن نوشت که هر کدام نیز جذابیت بی نظیری خواهند داشت.

 

به مناسبت هفته معلم به سراغ چند نفر از معلمان کنگاوری رفتیم تا خاطرات خود را از این شغل شیرین بگویند.

 

"د" مثل "آرشد"!!!

 

حسین خزایی از معلمان خوش ذوق و هنرمند کنگاور است که مدتی است با سمتی در اداره آموزش و پرورش در حال خدمت است، در گفتگو با آفتاب کنگاور اظهار داشت: زمانی که معلم سال اول ابتدایی بودم، دانش آموزی داشتم که بسیار ضعیف و کم حرف بود، طوری که هرکاری می کردم تغییری نمی کرد. روزی با خودم عهد بستم که حتما باید این دانش آموز را به حرف بیاورم و آن را تشویق کنم.

 

وی افزود: کلاس شروع شد و من در حال آموزش حروف بودم، به این شکل که حرفی را می گفتم و از بچه ها می خواستم تا کلمه یا اسمی که به آن ختم می شود را بگویند. حرف "ی" را گفتم سپس هرکدام از بچه ها کلمه ای میگفتند که متوجه شدم دانش آموز مورد نظر بلند فریاد زد "ی" مثل "آرش"!!!

 

خزایی

 

خزایی اضافه کرد: این کلمه را چند بار تکرار کرد و من برای اینکه تشویق شود حرف "ش" را پای تخته نوشتم و روبه دانش آموز کردم و خواستم کلمه ای بگوید، که خوشبختانه بلند فریاد زد "ش" مثل "آرش"! از همه خواستم تا او را تشویق کنند، و پس از تشویق دانش آموز بسیار خوشحال شد.

 

وی گفت: چند لحظه بعد کلمه "د" را نوشتم و بار دیگر خواستم بچه ها مثالی بزنند، که باز هم دانش آموز مورد نظر بلند فریاد زد "د" مثل "آرشد"!!!

 

محبت از جنس پدر

 

علی اشرف حسینی مهر از معلمان زحمت کش و کارمندان آموزش و پرورش خاطره ای از مدیری با محبت تعریف کرد که نشان از گذشت و مهربانی معلمین دارد.

 

حسینی مهر در گفتگو با آفتاب کنگاور اظهار داشت: سال اول معلمی من در دهه 60 بود و درآن زمان معلم مدرسه ای در کرمانشاه بودم. روزهای نزدیک به عید از طرف آموزش و پرورش چند قلم کالا به معلمان هدیه می دادند که بسیار برایم با ارزش بود. ارزش نه از نظر مبلغ، بلکه با سن کمی که داشتم بسیار خوشحال می شدم که این کالا ها را به خانه ببرم و پیش خانواده احساس افتخار کنم.

 

 

وی گفت: روز تقسیم کالا ها فرا رسید و من متوجه شدم فقط به برخی از معلم ها بن کالا می دادند، اما خوشبختانه من هم جزء کسانی بودم که بن تحویل می گرفت؛ رفتم کالا ها را گرفتم و پس از خداحافظی های قبل از عید به کنگاور برگشتم اما اینبار با روحیه ای بالا و خوشحال به خانه رفتم.

 

این معلم گفت: آن سال گذشت و باز هم نزدیک به عید شد. البته در سال جدید مدیر تغییر کرده بود،طبق روال قبل به محل دریافت بن کلا رفتم و مسئول آن قسمت به من گفت که به معلم های تازه کار، تا چند سال بن داده نمی شود. با کمال تعجب پرسیدم که من سال گذشته با اینکه اول سالم بود بن تحویل گرفتم اما امسال نمی دهید! چرا؟

 

وی افزودپ: جواب خاصی نگرفتم و با خودم کمی فکر کردم متوجه شدم. مدیر ما سال گذشته بن کالای خود را بدون اینکه من متوجه شود به من هدیه کرده بود تا موجب دلگرمی من شود. بله محبت است که معلم را در این عرصه سخت و طاقت فرسا نگه داشته است.

 

کتک کاری بی جا!

 

کتابیان از معلمین زحمتکش آموزش و پرورش کنگاور در گفتگو با خبرنگار آفتاب کنگاور اظهار داشت: اردیبهشت ماه بود که بچه ها را به اردوی یک روزه در یکی از مناطق زیبای شهرستان بردیم. منطقه ای که انتخاب کردیم سراب روستای فش بود که علاوه بر طبیعت زیبا خطر های مختلفی هم برای دانش آموزان داشت.

 

ی

 

وی افزود: به منظور جلوگیری از بروز هرگونه آسیب به دانش آموزان،به همه آنها تاکید کردیم، به دیواره ای که در اطراف این سراب وجود دارد نزدیک نشوند.

 

کتابیان گفت: مدتی گذشت که متوجه شدم دانش آموزی روی دیواره رفته و در حال بازیگوشی است، من هم نزدیک رفتم و کشیده ای آرام به او زدم و به پایین کشیدم، اما پس از پایین آمدم متوجه شدم که این دانش آموز فرزند یکی از معلمان همراه ما بود، که بسیار بر من سخت گذشت.