سؤالاتي كه با بي دقتي، «تستي» نام گرفت

سرویس: اخبار کوتاهکد خبر: 17823|19:11 - 1392/03/12
نسخه چاپی
ماجرا از آنجا آغاز شد كه يكي از كانديداهاي محترم رياست جمهوري، در نخستين مناظره گروهي (در تاريخ ۱۰/۰۳/۱۳۹۲)، با تندي و عصبانيت، سؤالاتي كه هنوز مطرح نشده بود را، «تستي» خواند و در يك موضعي‌گيري شتابزده، سؤالات نديده و نشنيده را، توهين‌آميز عنوان كرد و پاسخ به آنها را در شأن كانديداها ندانست. اظهار اين برداشت شخصي، انگار دريچه‌اي بود براي دو كانديداي محترم ديگر، تا همان مواضع را اتخاذ كنند و به صداوسيما بتازند.

اين در حالي بود كه توضيحات مكرر مجري توانمند، مسلط و با اخلاق برنامه نيز، مجال شنيدن نيافت. او مكرراً اعلام مي‌كرد كه مقصود سؤالها، درك و دريافت «اولويت»هاي كانديداها در «شرايط محدوديت منابع» است، نه راه‌حل دقيق يك مشكل يا نسخه‌اي ثابت و هميشگي براي حل همه‌ي مشكلاتِ مشابه در همه موقعيتهاي آتي!
جالب اينكه اين توضيحات واضح نيز، پايان داستان نبود و نتوانست بار رواني اعتراضات را كاهش دهد. تا آنجا كه دامنه اعتراضها، به روز بعد از مناظره، و اظهار نظرهاي غريب افرادي آشنا، همچون «احمد توكلي» كشيد كه عنوان داشت: «بايد هر هشت كانديدا سالن را ترك مي‌كردند!».
خواندن اظهار نظر فوق از آقاي توكلي، كه حداقل براي من، دور از انتظار بود، و نيز، متنِ از رويِ دلگيري نگارش شده‌ي كارگردان تلويزيوني برنامه مناظره، مرا بر آن داشت تا اين متن كوتاه و خلاصه را قلمي كنم. توجه كنيد:
۱- فرض كنيد شما به عنوان رئيس‌جمهور، در انتخاب يك همكار (مثلاً يك وزير)، به دو گزينه زير رسيده‌ايد:
گزينه فرد امتياز پاكدستي امتياز تخصص
۱ الف ۹۰ ۱۰۰
۲ ب ۱۰۰ ۹۰
كداميك را انتخاب خواهيد كرد؟
ممكن است فردي بگويد: من فرد «الف» را انتخاب مي‌كنم چون از نظر من تخصص اهميت بيشتري دارد.
فرد ديگر مي‌تواند بگويد: فرد «الف» را انتخاب مي‌كنم، ولي با تعبيه مكانيزمهاي كنترل براي جبران كسر امتياز وي در پاكدستي.
فرد ديگر هم مي‌تواند بگويد، انتخاب من، فرد «ب» است، با تشكيل و الزام به استفاده از حلقه‌هاي مشورتي. بديهي است كه اين پاسخها، از «اولويتهاي متفاوت فرد پاسخ‌گو» ناشي مي‌شود.
اين كه فرد منتخب بايد همه صفات فوق را دارا باشد، مورد قبول همه است و البته «ايده‌آل». اما همگان مي‌دانند كه در صحنه عمل، هيچكس كامل نيست (به جز حضرات معصومين(ع)). پافشاري بر اينكه «نخير! نمي‌شود»، به نظر بنده، نشانگر عدم درك صحيح از موضوع «محدوديت منابع» است كه هميشه و در همه‌جا وجود دارد.
با اين توضيحات، آيا سؤال، غلط است؟

سؤال ديگر را بررسي مي‌كنيم:
۲- در شب عيد كه تقاضاي ميوه و بالتبع، قيمتها افزايش مي‌يابد، اولويت شما، «واردات به منظور تنظيم بازار» است يا «جلوگيري از واردات به منظور حمايت از باغداران و كشاورزان»؟
فكر مي‌كنم قشر كثيري از جامعه تحصيل‌كرده امروز، اين موضوع ساده را بدانند كه اگر فردي «جلوگيري از واردات به منظور حمايت از باغداران و كشاورزان» را به عنوان «اولويت» خود مطرح كند، به اين معني نخواهد بود كه در «همه سالهاي پيش رو»، «به هيچ عنوان»، اجازه واردات «هيچگونه» ميوه‌اي را نخواهد داد! حتي اگر قيمتها سر به فلك بگذارد!!
بله، مسلماً اين درك و بلوغ وجود دارد كه اگر ميوه‌اي مثل پرتقال، در شب عيد خيلي گران بشود و سودجويان بخواهند از آب گل‌آلود ماهي بگيرند، دولت نمي‌تواند به بهانه حمايت از باغدار بنشيند و نظاره كند. اما همگان انتظار دارند در تصميمات دولت، «حمايت از باغدار و كشاورز» به عنوان «اولويت» مطرح باشد. به همين سادگي!
وانگهي، اصولاً چرا تستي بودن سؤال، توهين‌آميز تلقي مي‌شود؟ مگر نه اينكه سؤالات بسياري از آزمونها تستي است؟ آيا استاداني كه امتحان تستي مي‌گيرند، به همه دانش‌آموزان و دانشجويان مقاطع تحصيلي مختلف (كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكترا) توهين مي‌كنند؟ چه طور است طرح سؤال تستي، توهين به مردم است، اما حركاتي نمايشي همچون نشان دادن يك كليد هزار توماني، جلوي دوربين خبرنگاران داخلي و خارجي، توهين به شعور مردم، و سازوكار انتخابات در كشوري بزرگ و متمدن چون ايران اسلامي نيست؟
چرا همگي، با موجي كه به راه مي‌افتد، همراه مي‌شويم؟ آيا نبايد نگران تبعات موج‌هايي از اين دست، آن هم در مقاطع حساسي چون انتخابات باشيم؟ مقدرات ۴ ساله كشور كه نبايد دستخوش موج‌ها و جريانهاي مقطعي و تصميمات احساسي قرار گيرد.

نكته ديگر اينكه، آيا نحوه‌ي ارزيابي را ارزيابي‌كننده بايد تعيين كند يا ارزيابي‌شونده؟ نهايت امر، اين است كه نظرات ارزيابي‌شونده هم، شنيده و بررسي شود. نه اينكه آقايان محترم ،عنوان كنند نحوه مناظره را هم ما بايد تعيين كنيم!
جالب اينجاست كه از سويي، اين مطالبه‌ي عمومي برحق، وجود دارد كه تفاوتهاي كانديداها، در توانايي‌ها و چارچوبهاي فكري و برنامه‌اي مشخص شود، و از كلي‌گويي پرهيز شود. از سوي ديگر هم عنوان مي‌شود: «برنامه مناظره، طولاني نباشد». در اين شرايط، طرح سؤالات كوتاه مي‌تواند به عنوان راه‌حلي مناسب مطرح باشد اما شرايط به گونه‌اي پيش رفت كه متأسفانه، زحمات طراحان سؤالات (كه طبق گفته‌ها از نظرات كارشناسان و استادان دانشگاه نيز بهره گرفته‌اند)، با بي‌مهري (و بگذاريد حرف دلم را بگويم، كمي ناجوانمردانه)، ناديده گرفته شد. من به نوبه خود، از همه آنها متشكرم.
حرف آخر اينكه، به نظر نمي‌رسد «تندخويي و پرخاش»، «قضاوت عجولانه و بدون بررسي و تعمق كافي»، «پافشاري بر موضع نادرست»، «مشوش كردن فضاي تصميم‌گيري منطقي» و نيز «عدم اصلاح تصميم و ادعاي نادرست»، برازنده‌ي كساني باشد كه براي خود، شأن والايي قائلند (تا آنجا كه حتي تستي بودن سؤال را نيز توهين تلقي مي‌كنند)، و داعيه «سعه صدر و انتقادپذيري»، «عقل و تدبير»، و «تصميم‌گيري صحيح براي كشور» را دارند. البته، قضاوت نهايي با شما مردم است، مثل هميشه.

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد