به گزارشامروله، ورس نهاد جدیدی نیست. سال هاست که در ایران فعالیت می کند اما طی ماه های اخیر سر و صدای زیادی کرده است. روزی دل خیلی ها را شاد کرده و روزی دیگر نیز خیلی ها را نگران! اما در کل می توان گفت بورس برای خیلی ها به یک نهاد سرمایه گذاری جذاب تبدیل شده است.
در همین خصوص برای بررسی وضعیت بورس و آینده آن با یک متخصص اقتصاد به گفتگو نشستیم. دکتر زینب خالوندی تحصیل کرده اقتصاد است که در زمینه بورس هم تخصص ویژه ای دارد. مشروح این گفتگو در ادامه می آید:
مرصاد: در این روزها بازار بورس پر بازده ترین و پر سودترین بازار بوده است، شرایط فعلی بورس را چگونه ارزیابی می کنید؟
خالوندی:قبل از هر چیز اجازه بدهید بصورت کلی در رابطه با بازارهای سرمایه گذاری در ایران مطلبی را عنوان کنم. در ایران در حوزه بازارهایی که افراد برای سرمایه گذاری در آن تمایل دارند، می توان به بازار طلا، مسکن، خودرو و سهام اشاره کرد. البته بانک نباید از قلم بیافتد اما در حیطه بازارها تقسیم بندی نمی شود. ایرانیان از دیرباز به سرمایه گذاری در بازار طلا علاقه مندند و حتی از کودکی به ما آموخته اند که این فلز گران بها را بعنوان بخشی از دارایی خود نگهداریم. سرمایه گذاری در مسکن نیز به دلیل وجود یک مأمن امن و نیز ذخیره ای برای فردای فرزندان، همیشه مورد توجه بوده است. در رابطه با بازار خودرو نیز به جز موارد استفاده آن، اصولا قصد سرمایه گذاری نیست و یا حداقل عموم افراد به این سمت گرایش ندارند برخلاف بانک ها که مورد توجه بوده و بسیاری از بازنشستگان حتی از طریق سود بانکی امرار معاش می کنند.
اما بورس بازاری است که طی یکی دو سال گذشته مورد توجه قرار گرفته و انصافا بازدهی خوبی را به همراه داشته است. هر چند همیشه بیم و عدم آگاهی نسبت به بازار سهام باعث شده تا اکثریت جامعه به این بازار پر از فرصت سرمایه گذاری، روی خوشی نشان ندهند.
قانون بازار بورس از سال 1345 تصویب شده و نخستین معاملات از سال 1346 آغاز شده است. بنابراین بورس یک عقبه بسیار طولانی در ایران دارد اما زیاد مورد استقبال نبوده به گونه ای که تعداد سهامداران به کمتر از یک میلیون نفر می رسید. این در حالی است که از ابتدای سال 99 تا کنون حداقل 5 میلیون نفر فقط عرضه اولیه خریداری می کنند. در رابطه با اینکه این بازار در دو سال گذشته پر بازده ترین بازار بوده است حتی اگر بخواهیم صرفا بر اساس شاخص کل قضاوت کنیم که البته کار علمی و صحیحی نیست اما بصورت عمومی می توان عنوان داشت که ابتدای سال 1398 شاخص کل 186 هزار واحد بوده و در سال 1399 این عدد به سمت دو میلیون و صد هزار واحد پیشروی کرد.
اگر همین بازدهی را در نظر بگیریم به سادگی می توان اینطور مثال زد که شما کالایی را ابتدای سال 98 به قیمت 186 هزار تومان خریده اید و حالا با قیمت دو میلیون و صد هزار تومان قابلیت فروش دارید. این بازدهی در هیچ یک از بازارهای موازی رخ نداده است. هر چند شاخص کل، نمی تواند معیار مناسبی باشد و در همین بازار سهام نمادهایی بسیار بیشتر از شاخص کل رشد داشته اند و در مقابل بسیاری از نمادها بسیار کمتر از شاخص کل رشد کرده اند.
روی دیگر سکه بورس
البته بیاید روی دیگر سکه را هم ببینیم. در این روزها بسیاری متضرر شده اند، در حالی که اگر از هر طرف به این قضیه نگاه کنیم شاخص کل صعود داشته و بیشتر نمادها تا چندی پیش در صف های خرید قفل بوده اند اما بسیاری به دلیل ناآگاهی و عدم انتخاب درست نماد، خرید در سقف قیمتی و عدم توجه به سیگنال های اصلاح بازار متضرر شده اند که این اتفاق کمتر در بازارهای موازی رخ می دهد.
بازار سهام در بسیاری مقاطع زمانی با اصلاح مواجه می شود که گاهی این اصلاح ادامه دار به ریزش ختم می شود. هر سهامدار باید ریسک این مورد را پذیرفته و با آگاهی و استراتژی معاملاتی خاص خودش به بازار ورود کند. بازار سهام به نسبت سایر بازارها بسیار پرریسک تر و نیاز به آگاهی بیشتری دارد. کما اینکه بازارهای موازی اغلب به دلیل کاهش ارزش پول ملی رشد می کنند اما تمام رشد در بازار سهام به این دلیل نیست؛ هر چند بازار سهام هم طبیعتا از تورم تاثیر می گیرد اما بسیاری مولفه های دیگر در رشد سهام یک شرکت دخیل هستند. بنابراین نمی توانیم بگوییم همه افرادی که وارد بازار بورس شدند سود کرده اند بسیاری در یک ماه گذشته وارد شدند شاید اصل سرمایه شان نصف یا ربع شده و این بسیار بد است که در این رابطه آموزشی ارائه نشده حتی اگر یک برنامه تلویزیونی در رابطه با افزایش آگاهی بورس در نظر گرفته شود یا این قضیه تقویت شود.
از سوی دیگر تحلیلگرانی که بورس را تحلیل می کنند اغلب معامله گر هستند و توصیه ای برای چگونگی خرید و فروش نمی کنند بلکه سهمی را برای خرید و فروش معرفی می کنند که این اصلا به ما آگاهی نمی دهد. درحال حاضر تعداد بسیاری از افراد در بورس کدمعاملاتی دارند؛ حتی بورس برای نوزادان یک روزه هم کد معاملاتی صادر میکند که این به معنای همه گیری است بنابراین باید آموزشهایی در این رابطه ارائه شود.
مرصاد: مهمترین اطلاعاتی که باید فرد برای ورود به بورس در نظر داشته باشد تا حداقل ضرر نکند، چیست؟
خالوندی:همان گونه که برای خرید خودرو از قبل با یک مشاور متخصص مشورت میکنند اگر افراد قصد ورود به بورس را داشته باشند باید از قبل با فردی متخصص برای خرید و فروش مشورت کند سپس خودش سعی می کند مطالب مورد نیاز را فرا گیرد. یکی از مهم ترین موارد یادگیری استراتژی معاملاتی، شناخت رفتارهای هیجانی خود فرد و رعایت حد ضرر و حد سود و پایبندی به استراتژی است. سپس یادگیری اصول اولیه بازار؛ بطور مثال هنگامی که وارد بازار بورس می شویم نخستین چیزی که دیده میشود شاخص کل است که یک شاخص وزنی از تعدادی از نماد های سنگین بورس است؛ برای مثال سهامی مثل خودرو و فولاد و... شاخص ساز هستند و اگر مثبت باشند شاخص کل نیز مثبت خواهد بود و لیدر و رهبر بازار محسوب میشوند بنابراین باید رهبر های بازار را بشناسند و باید از رفتار آنها پیروی کنند. طبق تجربه هر اتفاقی برای رهبران بازار بیافتد در یک بازه زمانی یا در همان روز برای کلیت بازار اتفاق خواهد افتاد.
بنابراین باید از شاخص کل که حداقل همگان لفظ آن را شنیده اند، مطلع باشند که بر روی چه عددی قرار دارد و دلایل قرارگیری آن روی اعداد مختلف بررسی شود.
شاخص دیگر، شاخص هم وزن است که کمتر راجع به آن صحبت میشود با این حال دید بهتری از بازار را ارائه میدهد؛ در شاخص هم وزن همه سهام یک وزن دارد و در مقابل سهم خودرو با دیگر سهام هم جزء سبد محسوب میشوند؛ مثبت بودن یکی منفی بودن دیگری را خنثی میکند در حالی که در شاخص کل اینگونه نیست اگر مثبت باشد شاخص کل هم مثبت خواهد بود پس باید شاخصهای هم وزن را بشناسند و در واقع شاخص کل، شاخص هم وزن و شاخص صنعت را مد نظر قرار دهند که دید کلی تر از بازار ارائه خواهند داد.
همچنین باید سایت های برتر را بشناسند که نمایی کلی از بازار ارائه می دهند و با نمادها آشنا شوند.
یکی از مهمترین نکاتی که در انتخاب سهم باید مدنظر قرار بگیرد گزارش های مالی است. در واقع سهامدار دارنده و مالک یک شرکت محسوب میشود؛ وقتی فردی سهمی را خریداری می کند دارنده قسمتی از مالکیت آن خانه یا شرکت است بنابراین فرد باید بدانند یک شرکت سود ده را برای مالک شدن انتخاب کرده اند یا یک شرکت زیان ده. اگر مطمئن باشند شرکت سود ده است و گزارشات آن را که هر سه ماه یکبار همه شرکتها موظف هستند منتشر کنند دنبال کنند، در این صورت کاری به مثبت یا منفی بودن بازار نخواهند داشت بلکه با سرمایهگذاری مالک شرکتی هستند که هر سال سود خوبی دارد.
انواع هدف گذاری در خرید سهم
هدف افراد در بورس برای خرید سهم باید یکی از سه مدل کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت باشد که مباحث هر یک از آنها متفاوت است. معمولاً به همه افرادی که وارد بازار بورس میشوند توصیه میشود سهم های سودده با بنیاد قوی و برای بلند مدت و بالای یک سال خریداری کنند؛ همان گونه که طلا را برای چند ماه خریداری نمی کنند بلکه برای چند سال آینده می خرند ماهیت بورس هم به این گونه است؛ سهام یک شرکت یا یک کارخانه را خریداری میکنند باید برای یک سال به بالا آن را در نظر بگیرد در این صورت هم برای تولید ملی و اشتغال بهتر است و هم سوددهی نسبت به دیگر بازارهای موازی بهتر خواهد بود اما در صورتی که افراد قصد ورود در کوتاهمدت را دارند باید اطلاعات قوی تری از بازار داشته باشند.
به افرادی که تازه وارد بازار میشوند گفته می شود بازار به همان اندازه که سودده است، در بی رحمانه ترین حالت اصل سرمایه را پس میگیرد اگر ناآگاهانه عمل شود. در واقع اگر ناآگاهانه وارد بازار شویم، با خرید و فروش های اشتباه و مکرر ممکن است اصل سرمایه را نیز از دست دهیم. در بازار سهام سود از افراد عجول به افراد صبورتر منتقل خواهد شد زیرا در بازاری قرار داریم که خریدار و فروشنده در آن مطرح هستند و پولی از بازار خارج نمیشود.
هنگامی که میخواهیم سهمی را بفروشیم باید خریدار و فروشنده وجود داشته باشد؛ همچنین وقتی سهمی در بالاترین قیمت ممکن به فروش میرسد فردی خریدار آن را می خرد. اگر از فردای آن روز سهم منفی شود یک نفر در این بازی برنده و یک نفر بازنده خواهد شد؛ البته این در کوتاهمدت است و در بلندمدت قطعاً همه از این بازار منتفع خواهند شد؛ بنابراین اگر کسی نمیخواهد ضرر کند باید با اطلاعات قوی وارد بازار شود و دیدی بلند مدت داشته باشد و از نوسانات بازار نترسد. افراد باید درک عمیقی از بازار داشته باشند و حداقل ۲۰ درصد بازار را باید کامل بشناسند نه اینکه فقط آن را دیده باشند عقبه شرکت را درنظر بگیرند و حساب مالی یک سال گذشته آن را بررسی کرده باشد که چه اتفاقی در این شرکت افتاده؟، فاز تولیدی دارد؟، قرار است خط تولید جدید بیاورد؟ مدیران آن عوض خواهند شد یا خیر؟ سوددهی آن افزایش مییابد یا خیر؟ قرار است پیش خرید یا پیش فروش هایی داشته باشد یا با شرکت دیگری قرارداد ببندد و مواردی از این دست.
مرصاد: بسیاری از عامه مردم ورود کرده اند اما اطلاعات ندارند و این برای بازار خطرناک خواهد بود پیشنهاد شما برای مردم که وقت جمع آوری اطلاعات را ندارند، چیست؟
خالوندی:بزرگترین معضل بازار که باعث شد یک ماه ریزش شدید داشته باشیم همین بود؛ درحالی که عده بسیاری ریزش های بورس را دستوری می دانند از نظر من این ریزش ها دستوری نیست بلکه بیشتر شبیه آن بود که افراد تازه وارد از بازار ترسیدند زیرا روزهای مثبت را دیده بودند که هر روز سرمایه آنها ۵ درصد مثبت می شد در واقع اگر در ابتدا می ترسیدند وارد بازار شوند اما بعد که سودهای کلان کرده بودند وارد بازار شدند بدون اینکه بدانند بورس همان اندازه که می تواند سودده باشد همان اندازه ضرر ده خواهد بود؛ بنابراین به هر فردی که به تازگی وارد بازار شده پیشنهاد میشود حتی تا ۶ ماه هم دوره مناسبی برای معامله گر شدن نیست بنابراین قبل آن برای خرید و فروش با یک متخصص دلسوز مشورت کنند.
مرصاد: مردم این متخصصان را از کجا پیدا کنند؟
خالوندی:سازمان بورس کلاس هایی را در این رابطه برگزار میکند و کارگزاران هم موظف هستند اطلاعاتی را در اختیار مشتری قرار دهند. همچنین متخصصین تحلیل گر را میتوانند پیدا کنند. معاملهگران و کارگزاران نیز اطلاعات دقیقی از بازار دارند که می توانند آن را در اختیار افراد قرار دهند با این حال سازمان بورس افرادی دارد که می توانند آموزش دهند یا حداقل اطلاعات خود را از طریق سایت های معتبر دنبال کنند.
اگر در فضای مجازی در گروه یا کانالی عضو هستند اشکال ندارد زیرا به اطلاعات آنها میافزاید اما نباید بر مبنای آن خرید و فروش کنند زیرا افرادی که در فضای مجازی هستند اطلاعات خود را به صورت رایگان در اختیار افراد قرار نمی دهند یا حتی گروهها و کانالهای فضای مجازی که به صورت ویژه وجود دارند با این هزینههای کم اطلاعات دقیقی را در اختیار افراد نمی گذارند؛ این را بر اساس سابقه افرادی که خرید و فروش می کنند می گویم.
لزوم استفاده از یک متخصص در سازمان بورس
بنابراین سعی کنند در نخستین قدم از یک متخصص در سازمان بورس استفاده کنند زیرا سازمان بورس هم مرجعی رایگان و هم معتبر تر از سایر نهادها است که اطلاعات افراد را افزایش می دهد از سوی دیگر تحلیل یک سهم کاری تخصصی است اما می توان آن را آموخت با معامله کردن هم قابل فراگیری است. تحلیل بنیادی و تحلیل فاندامنتال سهم همچنین تحلیل تکنیکال که باید نرم افزارها را فرا گیرند و البته آخرین قدم است که فردی که وارد بازار بورس میشود به سمت آن میرود از دیگر ملزومات ورود به بازار است. در وهله نخست اگر زمان بلندمدتی را در نظر دارد و سهمی بنیادی که شرایط آن رو به بهبود است را خریداری کنند خیالشان از نوسانات بازار آسوده است ممکن است در آینده نزدیک باز هم بازار منفی یا مثبت شود اما سهمی خریداری شده که سود ده است حتی اگر تورم را هم در نظر نگیریم که در این مدت یک عامل رشد بورس بوده باز هم سودی که بازار بورس می دهد نسبت به بانک و سایر دلالی های موجود در بازار بیشتر است و سود سالمتری را خواهد داشت.
در اینجا سهام یک شرکت خریداری شده و برای بلند مدت هم قرار است نگهداری شود؛ یعنی سرمایه ملی را خریداری کرده و به شرکت کمک کرده که برای پیشبرد خود راه را ادامه دهد همچنین به کارگرانی که در این شرکت هستند کمک کرده که این کاری بسیار ارزشمند است. البته کسی به دنبال منفعت عمومی نیست بلکه به دنبال منافع شخصی هستند و بیشترین منفعت شخصی تا یک یا دو سال آینده را میتوانند از بورس دریافت کنند.
مرصاد: ظرفیت سود بورس چه اندازه است آیا اینها بینهایت است یا سقف دارد؟
خالوندی:هنگامی که از سود سخن گفته میشود باید در پرانتز ضرر هم در نظر گرفته شود؛ این توصیه را همیشه به همگان میکنیم که بورس چاقویی دولبه است. در کنار آن سرمستی حاصل از سود باید متوجه ضرر هم باشیم در واقع اولویت ما حفظ سرمایه باشد اگر سرمایه ای را به بازار وارد کردیم باید به فکر حفظ آن باشیم. البته اینگونه نیست که سود(ضرر) نامتناهی باشد بلکه در یک بازهی سهم بین ۵ درصد مثبت و ۵ درصد منفی در نوسان خواهد بود که در طول روز از این میزان بیشتر و کمتر نخواهد شد (البته در مواردی خاص ممکن است غیر از این باشد) اما در عموم بازار از این دامنه خارج نیست در بد ترین حالت این احتمال وجود دارد که هر روز منفی ۵ و در بهترین حالت مثبت 5 را خواهیم داشت.
به طور کلی قوانینی به نفع سرمایه داران خرد و کلان تدوین شده که اگر با اطلاعات کافی وارد شوند به سوددهی خوبی می رسند اما این سود در بازه روزانه نامتناهی نیست.
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد